پژوهشگر و مدرس فلسفه سیاسی و مطالعات فرهنگی و تمدنی
متن سخنرانی دکتر رضا غلامی به مناسبت ایام عزاداری محرم، ششم مرداد ۱۴۰۲ ( شام غریبان )، مصادف با ۲۸ جولای ۲۰۲۳، مسکو، مسجد خاتم الانبیاء (ص)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین، الصلاه والسلام علی رسول الله و علی آله الطیبین الطاهرین
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» ( اسراء، آیه ۸۲)
حضور آقایان و خانم های ارجمند عرض سلام و ادب دارم. همچنین سلام و احترام عرض میکنم به بينندگان گرامی شبکه جهانی جامجم. از خدای متعال مسألت دارم به ما در مسیر حسینی شدن همت والا و توفیق روزافزون عنایت کند. موضوع سخن امشب بنده، در باب “مغایرت توهین به قرآن با منطق آزادی بیان و بیانیه جهانی حقوق بشر” است. متاسفانه در هفته های اخیر، شاهد چند جسارت جدید به کتاب آسمانیِ مسلمانان جهان در کشور سوئد و دانمارک، آن هم تحت اجازه دولت این کشورها بودیم. البته دولت این دو کشور پس از موج گسترده اعتراضها، به صورت لفظی این دو اقدام ضد بشری را محکوم کردند اما اگر آنها صادق می بودند اجازه رسمی برای توهین به کتاب آسمانی مسلمانان جهان را صادر نمیکردند.
ممکن است کسی بگوید آنها به حکم آزادی بیان، اجازه توهین به انجیل را هم داده و می دهند. بنده در پاسخ خواهم گفت، بحث من در اینجا شامل همه کتب آسمانی است و فقط شامل قرآن مجید نمی شود.
در ادامه بنا دارم به ۹ دلیل عرض کنم، توهین به ادیان، کتب آسمانی و پیامبران با منطق آزادی بیان سازگاری ندارد و دولت های غربی که ادعا می کنند بنا به رعایت اصل آزادی بیان، چنین اجازههایی را در توهین به ادیان، کتب آسمانی و در کل، مقدسات درجه اول مذهبی یعنی پیامبران و پیشوایان صادق و پرهیزکار دینی می دهند، یا دروغ میگویند یا مرتکب سطح بالایی از بلاهت شدهاند:
یکم. آزادی های فردی نباید ناقض حقوق سایر افراد یا کل مردم باشد. در ماده ۵ بیانیه جهانی حقوق بشر ذکر شده : «هیچ کس نباید مورد شکنجه یا مجازات یا رفتار ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد». خب، سئوال مهم من این است که آیا آزرده کردن عمیق یک میلیارد و نهصد میلیون نفر در جهان، ایجاد لطمات روحی به آنها، ایجاد غم و اندوه و تنش روانی و تحقیر مسلمانان مصداق نقض همین ماده ۵ بیانیه جهانی حقوق بشر نیست؟
دوم. توهین در دایره بیان و اظهارنظر آزاد درباره موضوع یا امری، قرار ندارد و توجيه اینگونه توهینها، بر اساس اصل آزادی بیان، مسموع نیست. اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده ۱۹ بیان می کند که هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد در عین حال، در این بیانیه، راه را برای اعمال محدودیت توسط دولت ها برای ابراز تنفر نژادی یا مذهبی باز می گذارد. از سوی دیگر، اعلامیه جهانی حقوق بشر که آزادی بیان را به مثابه یک اصل مطرح کرده و ما هم آنرا قبول داریم، روی کرامت انسانی هم تاکید کرده است. حتی می توان گفت، ایده کرامت انسانی در بیانیه جهانی حقوق بشر، یک ایده مرکزی است، زیرا اساس به رسمیت شناختن و حمایت از حقوق بشر را تشکیل میدهد. حال در شرایطی که در اصل ۱۸ همین بیانیه بر اساس کرامت انسانی، حقوق و آزادی های فردی، تصریح شده است «هر کس حق دارد از آزادی فکر، وجدان و مذهب برخوردار باشد». چطور می توان به اسم آزادی بیان توهین به ادیان را لازمه حقوق بشر و آزادی بیان شمرد؟
ضمناً اگر به تاریخ نگاه کنیم، دغدغه بشر در زمینه آزادی بیان، اصلا این چیزها نبود! یعنی مردم جهان و خود اروپاییها آزادی بیان را طلب نمیکردند تا بوسیله آن به ادیان، کتب آسمانی و پیامبران به راحتی توهین کنند بلکه به دنبال آزادی بیان بودند تا با تامین کرامت انسانی، خود را از شر توتالیتاریسم، ظلم، بی عدالتی و گرفتاری نجات دهند.
سوم. توهین بر اساس منطق فایدهگرایی یا همان utilitarianism که بسیاری از غربیها آن را قبول دارند، هیچ نفع و سودی برای بشریت و به تبع آن، خود اروپاییها ندارد و همه اش ضرر است. یعنی فقط به تجمیع نفرت، کینه و عقده در سینه پیروان ادیان منجر شده و زمینه شکلگیری بسیاری از تندرویها، ستیزهجوییها و تنش های اجتماعی و حتی جهانی را فراهم می کند. حتی اروپایی ها ثمره تلخ نفرت پراکنی علیه ادیان را بارها چشیده اند و مشخص نیست چرا در این زمینه حاضر به عبرتگیری نیستند؟!
چهارم، اگر دموکراسی در منطق نحوه تحقق آزادی بیان وجاهتی دارد، کدام رفراندم جهانی یا کدام نظرسنجی معتبر جهانی، مردم جهان را موافق اینگونه اقدامات معرفی کرده است؟ حتی در میان نخبگان جهان مانند دانشمندان، اصحاب فرهنگ، رهبران سیاسی و غیره نیز به جز یک اقلیت ناچیز، اکثریتی در موافقت توهین به کتب آسمانی وجود ندارد.
پنجم. اگر اخلاق در جهان همچنان یک ویژگی مشترک و حیات بخش انسانی به شمار می رود، کدام مکتب اخلاقی در جهان وجود دارد که غیر اخلاقی بودن توهین به کتب آسمانی دینداران جهان را تایید نکند؟
ششم. با وجود تمام اقدامات دینستیزانه در جهان طی سدههای گذشته به ویژه عصر مدرن، سه دین مسیحیت، اسلام و یهود سرجمع چهار و نیم میلیارد نفر در جهان ( یعنی بیش از نیمی از جمعیت جهان ) پیرو دارند و هیچ عقل سلیمی توهین به کتب آسمانی بیش از نیمی از مردم دنیا را روا نمی داند.
هفتم. امروز دین، دینداری و معنویت دینی در جهان، می تواند نقش حیاتی و منحصربفردی در رفع مخاطرات و گرفتاری های جهانی داشته باشد و معلوم نیست در شرایطی که عبور از مخاطرات فراگیر، به همدلی و همکاری جهانی نیازمند است، و دین نیز یک انرژی متراکم و منحصربفرد در این عرصه می تواند به میدان بیاورد، چرا دولت های اروپایی باب توهین به ادیان را باز گذاشته اند؟!
هشتم. همه ادیان الهی برای کتب آسمانی سایر ادیان احترام و ارزش قائلند. از جمله، در اسلام، شرط ایمان، باور به حقانیت رسالت انبیاء الهی و کتب آسمانی است. قرآن در سوره انعام آیه ۹۲ می فرماید : وَ هذا کتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَک مُصَدِّقُ الَّذِی بَینَ یدَیهِ». یعنی : این (قرآن) کتابی است پربرکت، که آنچه را پیش از آن آمد تصدیق می کند.
نهم. در جهان امروز مانع و بن بستی برای مواجهه انتقادی منهای توهین به ادیان، کتب آسمانی و پیامبران از سوی آتئیستها، ساینتیستها و غیره نسبت به ادیان وجود ندارد و اگر قصد نقد و اصلاحگری در افکار و رفتار دینداران باشد، توهین هایی مانند پاره کردن و سوزاندن کتب آسمانی یا طراحی کاریکاتورهای شرمآور علیه پیامبران و غیره، نامعقولترین گزینه انتخابی برای نقد و اصلاحگری است.
*
من شخصاً به اندازه کافی شواهد ندارم تا به طور قطع این توهین های اخیر را به تفکر یا مجموعهای خاص نسبت بدهم اما به نظر می رسد دو مجموعه در تاریخ بیشترین علاقه را به توهین به ادیان و کتب آسمانی نشان دادهاند. یکی جریان تندروی الحادی یا آتئیست های افراطی، و دوم، صهیونیست ها که دشمنی آنان با مسیحیان و مسلمانان اظهر من الشمس است. با این حال، جا دارد از دولتهای اروپایی متعجب باشیم که با وجود گرایش بخش معتنابه مردمشان به مسیحیت، مصالح بشری و مصالح ملی خودشان را اینگونه بازیچه ستیزهجویی اقلیت های دُگم و افراطی بکنند. در این میان، توصیه مشفقانه به رهبران اروپا این است که به سمت تنشزدایی و آرامشبخشی در جهان حرکت کنند، برای صیانت از کرامت انسانی و آزادی جلوی این توهین ها را بگیرند.
خب، حسن ختام بحث من در شام غریبان حسینی(ع)، شعری از سید حمید رضا برقعی است :
رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد
پر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد
دگرگون شد جهان، لرزید دنیا، زیر و رو شد خاک
دمی که زینت دوش نبی روی زمین افتاد
پس از بیمهری دریا، قسیالقلب شد آتش
به جان دودمان رحمة للعالمین افتاد
خدایا هیچ زخمی بدتر از دلواپسیها نیست
که چشمش سوی خیمه، لحظههای واپسین افتاد
شکستن با غلاف تیغ را سربسته میگویم
زبانم لال… النگوی زنان از آستین افتاد
برای من نگه دار و بیاور اشکهایت را
اگر خواهر مسیرت سوی من در اربعین افتاد
نفهمیدند طه را… نفهمیند یاسین را
به چوب خیزران دندانه ای از حرف سین افتاد
والسلام علیکم و رحمة الله