فکر عاجلی برای مسأله بی کیفیتی رساله های دکترای علوم انسانی بکنید!

متن سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری

در نشست سیاست‌پژوهی رساله های دکترای علوم انسانی، 30 خردادماه 1402، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، تالار فارابی

 

بسم الله الرحمن الرحیم و لا حول و لا قوه الا باالله العلی العظیم

سلام عرض می کنم خدمت اساتید و دانش پژوهان بزرگوار و خدمت دوستانی که حضوری و مجازی در حضورشان هستیم، خیر مقدم عرض می کنم. لازم می دانم از جناب آقای دکتر اشتری، رئیس محترم اندیشکده دانشگاه ایرانی به خاطر همت والایی که در برگزاری این نشست سیاست‌پژوهانه از خودشان نشان دادند، صمیمانه تشکر کنم. این نشست با پیشنهاد و ابتکار استاد ارجمند حضرت آیت الله رشاد، عضو محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی برپا شده است لذا شایسته می دانم از ایشان به خاطر دلسوزی‌شان صمیمانه تشکر کنم.

وضع رساله های دکترا از دو جهت خوب نیست : یک، از جهت کیفیت و بُنیه علمی، و دو از حیث پاسخگویی به نیازهای کشور.

وقتی از پاسخگویی به نیازهای کشور صحبت می شود، منظور فقط نیازهای کابردی نیست بلکه نیازهای نظری نیز مد نظر هست. نیازی های نظری، از یک طرف نقش تکیه گاه تحقیقات علمی و کاربردی را دارد و بدون آنها علوم انسانی متزلزل و شناور می شود. در واقع، خلاها و ضعف های ساحت تئوریک، حتما تحقیقات علمی و کاربردی را با مشکل روبرو خواهد کرد. از طرف دیگر، این جنس تحقیقات مثلاً فلسفه ( اعم از فلسفه اسلامی و غرب )، عرفان، الهیات، تاریخ، فلسفه علم یا فلسفه های مضاف و غیره نقش بسیار مهمی در ساخت فضای فکری کشور دارد. یعنی شکل گیری گفتمان های بزرگ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، معمولاً در اتمسفری که این تحقیقات بوجود می آورند و سپس از سوی جامعه در سطوح گوناگون ادراک می شود، خلق می شوند. با این وصف، تقاضای من از مسئولان نظام آموزش عالی این است که اجازه داده نشود دائماً بر سر تحقیقات تئوریک زده شود. هرکجا مسئول محترمی دل پُری از عدم تأمین نیازهای کاربردی از طریق علوم انسانی دارد، شروع به درشت گویی به تحقیقات نظری می کند! ما به عنوان اصحاب علوم انسانی، از منظر علمی، این سخنان را قبول نداریم و امیدوارم این درشت‌گویی‌ها نسبت به بحث های نظری، پایان بپذیرد.

خُب، من برای تحقق اهداف این نشست، چند پیشنهاد مشخص دارم:

الف. در زمینه کیفیت بخشی

یکم. کسانی که معدل امتحانات پایان ترمشان به علاوه نمره امتحان جامع آنان از ۱۰۰ نمره، زیر ۸۰ نمره باشد، به هیچ وجه اجازه ورود به مرحله تحقیق و تدوین رساله دکترا را نداشته باشند.

دوم. استادان راهنما ( فرای ایده‌آلی که در آیین نامه آمده ) عملاً حداقل ۱۰۰ ساعت و اساتید مشاور حداقل ۳۰ ساعت موظف به وقت گذاری برای انجام وظایف خود در قبال دانشجو بشوند و دانشگاه ها حضور و غیاب کنند. یعنی اگر استادی وقت نگذاشت نه حق الزحمه او را پرداخت کنند و نه امتیازی برای او در آیین نامه ارتقاء قائل شوند.

سوم. مرحله دفاع از پروپزال، رسما به مرحله نخست دفاع اضافه شده و صرفاً کسی بتواند از پروپزال خود دفاع کند که در موضوع پروپزال خود یک مقاله علمی و پژوهشی نیز منتشر کرده باشد.

چهارم. مراحل دفاع از رساله به میزان فصول اصلی رساله، افزایش یابد. مثلاً اگر تحقیقی پنج فصل دارد، با پروپزال و دفاع نهایی، 7 جلسه دفاعیه برای آن برپا شود.

پنجم. در تعیین داوران رساله های دکترا، نظارتی از سوی هیات رئیسه دانشکده و حتی خود دانشگاه وجود داشته باشد که افراد فاقد صلاحیت که حتی به خودشان زحمت خواندن رساله را نمی دهند، مقام داوری اعطاء نشود. ازسوی دیگر، داور را در امضاء رساله، مسئول قلمداد کنند.

ششم. ضوابط نمره دهی به دفاع از رساله، بر اساس شاخص بندی های دقیق تغییر کرده و ۸ نمره از ۲۰ نمره رساله به کیفیت مقاله و نیز نمره دستگاه سفارش دهنده تحقیق اختصاص یابد.

هفتم. مدت تحقیق و ارائه رساله حداقل یک سال اضافه شود. اینکه گفته شده کل دوره دکترا باید 5 ساله به پایان برسد و هر کس 5 سال نتوانست تمام کند باید ترم به ترم جریمه پرداخت کند، یک رفتار غیر منطقی و غیر علمی با دوره دکتراست.

***

ب. در زمینه پاسخگویی به نیازهای کشور :

یکم. موضوع رساله باید از سامانه جامع اولویت های پژوهشی وزارت علوم‌ انتخاب شده و سپس به مساله تحقیقی تبدیل شود. البته من موافق دادن مسأله به دانشجو نیستم چرا که خلق و تبیین مسأله یکی از خواسته های اساسی ما از دانشجوست. موضوع داده شود تا از دل موضوع مسأله استخراج و تبیین گردد.

دوم. هر رساله دکترا باید در زمان تصویب پروپزال، یک سفارش دهنده از میان سازمان های دولتی یا شرکت های شناخته شده داشته باشد. در مباحث نظری صرف، دانشگاهها، پژوهشگاهها و یا انتشاراتی های آکادمیکِ شناخته شده باید سفارش دهنده باشند.

سوم.‌ دستگاهی که به عنوان سفارش دهنده‌ی رساله شناخته می‌شود می بایست با دانشگاه قرارداد منعقد نموده و ضمن پرداخت ۵۰ درصد از هزینه رساله، یک کارشناس دارای شرایط مورد نظر وزارت علوم را به عنوان راهنمای عملی دانشجو معرفی نماید.

چهارم. در مکانیزم‌ نمره دهی به رساله، دستگاه سفارش دهنده، ضمن معرفی کارشناس داور، حداقل اعطای ۵ نمره از ۲۰ نمره را عهده دار باشد.

پنجم. دانشگاهی که بتواند برای دانشجوی فارغ التحصیل خود در همان عرصه رساله دکترا شغل مناسبی پیدا کند، امتیاز و مشوق هایی از سوی وزارت علوم پیش بینی شود. البته این مطلب ربطی به رساله ندارد اما نشان می دهد که دانشجوی تربیت شده، برای کشور یک عنصر مفید و کشور تمایل دارد از آن استفاده موثر داشته باشد.

در پایان، دو نکته را قصد دارم صریحاً عرض کنم :

یکی آنکه واقعا تعداد دانشجوی تحصیلات تکمیلی در علوم انسانی بیش از حد نیازهای کشور است و باید حتماً کاهش پیدا کند. نه دانشگاهها ظرفیت محتوایی واقعی‌شان با این تعداد دانشجو تناسب دارد، و نه کشور به این تعداد فارغ التحصیل نیاز حقیقی دارد. متاسفانه دانشگاه ها ظرفیت های خودشان را صادقانه و مبتنی بر شاخص های بومی و جهانی اعلام نمی کنند. دانشگاه ها امروز به اندازه نصف این میزان دانشجوی تحصیلات تکمیلی که جذب می کنند هم ظرفیت ندارند.

دوم اینکه، به قول یکی از اساتید، ورود به دانشگاه های ما بسیار سخت و حتی پُرخرج است و کسی که بخواهد وارد دانشگاه بشود، با انواع دشواری ها و موانع بروکراتیک و غیره روبروست اما خروج از دانشگاه، مانند آب خوردن راحت است. یعنی از همان ابتدا، خروج موفقیت آمیز دانشجو با نمره خوب، به امری تضمین شده تبدیل گردیده است. لذا به درستی به کسی که در مقطع دکترا قبول می‌شود، دکتر گفته می‌شود(!) چون دکتر شدن او قطعی است و فقط ۵ سال طول میکشد تا مدرک او را تحویل بدهند!!! در هیچ کشور آبادی چنین ذلتی را برای دانشگاه قبول نمی کنند که ما قبول کرده ایم! در انگلیس از هر ده دانشجوی تحصیلات تکمیلی، کمتر از سه نفر می تواند تا پایان راه بروند و دکترا دریافت کنند. یعنی اکثرا به دلیل سخت گیری های فراوان، قادر به ادامه دادن دکترا نیستند و نیمه کاره دانشگاه را ترک می کنند.

بنده از مسةولان امر تقاضا می کنم دست از این مباحث کلی در عرصه آموزش عالی بردارند و با گذاشتن 6-7 مسأله حیاتی بر روی میز، یک به یک وارد حل مسائل جدی علوم انسانی بشود. ما که در این سالها دنبال بومی سازی و شکل گیری علوم انسانی اسلامی بودیم و هستیم، حاضریم به محضر دوستانی که در  مجموعه آموزش عالی از ابتدا مخالف کار ما بودند و ایده علوم انسانیِ اسلامی را یک امر تبلیغاتی توصیف می کردند، توبه نامه خودمان را تقدیم کنیم و در نقطه مقابل، از آنها مصرانه بخواهیم که لااقل درباره کیفیت علمی و پاسخگویی به نیازها از طریق رساله های دکترا یک فکر عاجل بکنند! اینکه دیگر اسلامی- ایرانی و یا سکولار و غیرسکولار ندارد! لااقل کاری بکنند که علوم انسانی از این بی‌کیفیتی که دچار آن است نجات پیدا بکند. ضمناَ اين نكته را عرض مي كنم، هر اقدامی در این زمینه باید برای استادان و مدیرانی در کف دانشگاه ها خدمت می کنند، ملموس باشد، این که یک برنامه تصویب شود اما اجرا نشود یا درست و فراگیر اجرا نشود، فایده ای ندارد.

مجددا از حضرت آیت الله رشاد که دلسوزانه ایده برگزاری این نشست را داده اند و مهم تر از آن، وعده فرموده اند با کمک سایر اعضای محترم شورا، از نتایج این نشست، ماده واحده ای به شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت تصویب تقدیم شود، سپاسگزارم.

از توجه شما عزیزان‌ متشکرم.

https://r-gholami.ir/?p=3199