سرمایه گذاری پژوهشی به ویژه در زمینه تحولِ علوم انسانی بسیار اندک است

سخنان دکتر رضا غلامی، رئیس شورای سیاست‌گذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی

در نشست خبری هفتمین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی مورخ ۱۵ آبان ۱۴۰۲

زمانی می توان به تحول بنیادین امیدوار بود که فضای علوم انسانی در کشور زنده و بانشاط باشد. رقابت برای نقد و نوآوری ملموس باشد. اشراف لازم از سوی استادان و محققان نسبت به نظریات جدید جهانی وجود داشته باشد. گفتگوهای آزاد علمی میان صاحبان نظریه‌های متفاوت چه در داخل و چه در سطح جهانی در حد بالایی برقرار باشد.
واقعیتی که نمی توان آنرا نادیده گرفت این است که سرمایه گذاری پژوهشی به ویژه در زمینه تحول در علوم انسانی بسیار اندک و چه بسا در حد صفر است. باید از مسئولان پرسید که سهم بودجه پژوهش علوم انسانی از کل بودجه پژوهش کشور چقدر است؟ چرا دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی علوم انسانی بودجه چندانی برای فعالیت های پژوهشی و پیراپژوهشی ندارند؟ امروز گاهی از حمایت های صندوق حمایت از پژوهشگران یا حمایت معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور و بنیاد نخبگان از استعدادهای برتر و از نخبگان علوم انسانی می‌شود اما این حمایت ها و حد و اندازه آنها بیشتر شبیه یک شوخی است.
مساله دیگر این است که فضای علوم انسانی دچار سیاست زدگی است. بعضی از جناح ها به دنبال استفاده ابزاری از دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی علوم انسانی به نفع خود هستند و به همین دلیل، نه تنها آزاداندیشی در دانشگاهها کم شده است بلکه سایه نگاه‌های امنیتی بر سر استادان علوم انسانی دیده می‌شود.
مساله دیگر در بحث تحول در علوم انسانی، تصمیماتی است که برای ارتقاء علوم انسانی گرفته می‌شود، خیلی از این تصمیمات، نه توسط متخصصان درجه یک این عرصه است و نه از پختگی کافی برخوردار است. این مطلب بارها و به درستی تکرار شده که مهندسین یا متخصصان علوم‌ پایه با نهایت احترامی که برایشان قائل هستم، درک درست و عمیقی از علوم انسانی ندارند و معمولا رفتار تحقیر آمیز و مخربی با این علوم دارند.
یک مساله دیگر، آیین نامه ارتقاء اعضای هیات علمی است که منطق آن تناسب چندانی با عقلانیت حاکم بر علوم انسانی ندارد و ناقدپرور و نوآور پرور نیست و علوم انسانی را به شدت سطحی و کم عمق کرده است. برخی از بزرگان مشهور فلسفه در دنیا، بعد از ۲۰ سال یا در مواردی بیشتر، مطالعه و تأمل عمیق، تازه توانستند یک نظریه تحول آفرین ارائه کنند. دانشمندان ما در علوم انسانی و اسلامی زمانی می توانند نوآوری کنند که با آنها مانند کارمند ادارات رفتار نشود.
من زمانی که در اوائل دهه ۸۰ دبیر هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی بودم، آن زمان به مسئولان می گفتم تا زمانیکه بستر طبیعی و مساعد و شوق انگیز برای نظریه پردازی وجود نداشته باشد، برگزاری کرسی های عرضه نظریه فایده زیادی ندارد اما همکاران من ترجیح دادند به جای ایجاد بسترهای نظریه پردازی، کرسی های ارزیابی نظریاتی که وجود ندارد را تاسیس کنند!
خود روند اصلاح و تقویت آیین نامه ارتقاء هم غلط است. بعضی مسئولین عمل‌گرای ما، نه فقط از علوم انسانی چیز چندانی نمی دانند، بلکه حاضر نیستند صورت مساله را عمیقاً درک کنند. ما اخیراً یک متن ۸۰ صفحه‌ای درباره نقد و ارزیابی آیین نامه ارتقاء برای مسئولین فرستادیم اما آن مقام مسئولی که می خواست درباره آیین نامه یک کاری انجام دهد، به من گفت که من حتی یک جمله هم از این متن مفصل شما نتوانستم برای درج در آیین نامه پیدا کنم! من دوست داشتم به ایشان بگویم، ما نجار یا خیاط نیستیم. کار ما یک کار عمیق فکری است. اول آن ۸۰ صفحه را دقیق مطالعه کن و درباره محتوای آن تعمق کافی داشته باش تا تدریجاً متوجه بشوی اشکال کار کجاست، بعداً به طور طبیعی راه برای اصلاح آیین نامه باز خواهد شد.
از طرف دیگر، بنده قبلا هم عرض کرده‌ام که ارتباط دستگاه‌های تصمیم ساز و تصمیم گیر با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی برای حل مسائل خودشان بسیار کم است یا مراجعات به آنان، بیشتر جنبه تشریفاتی و تزئینی دارد. این عدم‌ مراجعه و نداشتن مساله جدی علمی، برمی گردد به فقدان جریان پیدا کردن حکمرانی علمی در ایران. در طرف مقابل، دانشگاهها هم انگیزه چندانی برای حل مبتکرانه مسائل کشور ندارند و این مشکل به فضای مرده و بی رمق علوم انسانی و کمبود انگیزه در دانشگاه بر می‌گردد.
به هر حال، طی ۱۵ سال گذشته تلاش های زیادی برای تحول علوم‌ انسانی صورت گرفته است. من حقیقتاً، عملکرد مجمع عالی علوم انسانی اسلامی با دست خالی چه در توسعه فکر علوم انسانی اسلامی و چه در گفتمان سازی در این ساحت را قابل دفاع میدانم اما معتقدم، مادام که این رفتارها با تحول در علوم انسانی هست، حرکت تحولی جلو نخواهد رفت و در حد مقدمه چینی باقی خواهد ماند.
کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی به منزله یکی از توابع مجمع عالی علوم انسانی اسلامی و البته به عنوان یک کنگره غیر دولتی، تا الان بیش از ۷۰۰ مقاله علمی خوب در ۱۶ رشته اصلی علوم انسانی عرضه کرده و این، کار کمی نیست. این ۷۰۰ مقاله که اغلب با داوری های سخت پذیرفته شده است، امروز به منبع علمی قابل توجهی برای محققان و دانش پژوهان این عرصه تبدیل شده است. علاوه بر این، ما در کنار برپایی کنگره، متون علمی گوناگونی را منتشر کرده‌ایم که امروز از آنها به عنوان متن آموزشی یا کمک آموزشی استفاده می‌شود. یکی از مزیت های فعالیت های علمی کنگره علوم انسانی اسلامی، توجه جدی به نقد و تضارب آراء است. چه تضارب آرا با موافقان این علوم و چه مخالفان این علوم.‌
در این ۱۵ سال، آغوش خودمان را به روی نقدهای عالمانه باز کردیم و حتی در برگزاری نشست‌های نقد علوم انسانی اسلامی پیشقدم شدیم. همکاری با محققان دنیای اسلام یکی دیگر از اقدامات کنگره علوم انسانی اسلامی بوده است. موفق شدیم علاوه بر شناسایی محققان برجسته در زمینه علوم انسانی اسلامی در نقاط گوناگون دنیا، با برخی از آنها رابطه علمی برقرار کنیم. به هر حال، امیدوارم کنگره هفتم نیز یک کنگره ممتاز در جهت تکمیل راهی باشد که از ۱۵ سال پیش آغاز شده است. از توجه شما سپاسگزارم.

https://r-gholami.ir/?p=3364