پژوهشگر و مدرس فلسفه سیاسی و مطالعات فرهنگی و تمدنی
نه فقط بسیاری از صاحب نظران برجسته جهان در اندیشههای خود ابراز میدارند که تغییرات عمدهای در جهان در حال شکل گیری است، بلکه هم اکنون بیش از هر زمان، شواهد فراوان در این زمینه، حرکت سریع جهان به سمت مجموعهای از تغییرات و تحولات عمده را برای اهل دقت قابل لمس نموده است. این تغییرات، ضمن پایان دادن به هژمونی ایالات متحده که از جنگ جهانی دوم به بعد آغاز و پس از فروپاشی شوروی اوج گرفت، مناسبات اقتصادی و سیاسی تازهای در جهان را پدید خواهد آورد که راهبری آن به صورت چند جانبه از سوی قدرت های اقتصادی جدید و احتمالا ضد “جنگ سالاری” در جهان صورت خواهد گرفت.
با این وصف، اینکه این مناسبات تا حدّ قابل توجهی به ضرر امریکا است هیچ شکی نیست؛ علاوه بر این، تردیدی نیست که به ضعف کشیده شدن امریکا و متحدان او در جهان، باب میل جمهوری اسلامی ایران است و ضعیف شدن امریکا می تواند بخش مهمی از فشارهای اقتصادی و سیاسی علیه ایران را از بین ببرد اما اینکه لزوماً تغییرات مورد اشاره در مناسبات جهانی، منافع کشورهایی مانند ایران را به نحو حداکثری تامین خواهد کرد، تماماً سادهانگاری است. در واقع، همچنان نقطه کانونی و تعیین کننده در شکل دهی به مناسبات جهانی “اقتصاد” است و کشورهایی که نتوانند با ایجاد یک بستر اجتماعی آرام، پرنشاط، خلاق و قانونمند، اقتصاد خود را به سرعت بالا بکشند، در این مناسبات سهم چندانی نخواهند داشت.
با این ملاحظه، جا دارد با کنار گذاشتن تصورات توهمآلود و متقابلاً افزایش سطح واقع بینی، اولاً، به درک عالمانه و عمیقی از تغییرات جهانی دست یافت و ثانیاً، راههای استفاده حداکثری جمهوری اسلامی ایران از این تغییرات را به درستی شناخت و سپس در جهت ایجاد یا هموارسازی این راهها گام های موثری را برداشت. پس پرسش این یادداشت این است که در چه شرایطی ایران می تواند از تغییرات گسترده جهانی، به نفع خود استفاده کند؟ در پاسخ به این پرسش به دوازده شرط اصلی فهرستوار اشاره میشود:
یکم. پایان دادن به ایدهآلگرایی مطلق و مبهم، و حرکت به سمت پیوند روشمند ایدهآلگرایی و واقعگرایی.
دوم. تکمیل گام به گام زنجیره حیاتی نظام مردم سالاری دینی در دو وجه نظری و عملی.
سوم. دور کردن سریع عناصر نادان و تندرو- از تمامی جناح ها- از گلوگاهها و یا تریبون های مهم سیاسی با هدف تنشزدایی و آرامش آفرینی
چهارم. مقابله جدی با عوامل شکاف اجتماعی و در نقطه مقابل، باز کردن دایره همراهان انقلاب، افزایش انسجام و وحدت ملی در عین پذیرش تنوع و تکثر فکری، سیاسی و مدیریتی.
پنجم. آغاز سلسله دیالوگ های ملی در سطوح گوناگون با هدف شکل گیری “همزبانی” ملی و به تبع آن، ایجاد شرایط همکاری و هم افزایی حداکثری همه طیف ها در ایران
ششم. تحول در رسانه های رسمی کشور با هدف کوتاه کردن دست جریان ضد انقلاب و ضد ایران از مغز اجتماعی و ایجاد شمولگرایی و جذب حداکثری
هفتم. احیاء نقش آکادمی در حکمرانی و به تبع آن، به صحنه آوردن نخبگان و عناصر زبده و با تجربه از طیف های گوناگون برای رسیدن به یک نقشه راه ملی در مواجهه مبتکرانه با تغییرات جهانی
هشتم. شکل دهی به یک مدل اقتصادی معقولِ اسلامی و جزئینگر – در میانه لیبرالیسم اقتصادی و سوسیالیسم اقتصادی ( با الهام از کشورهای موفق )- و اولاً، ترویج گسترده آن در کشور و ثانیاً، همسوسازی سیاست های کلی، قوانین، و مقررات با آن مدل
نهم. بازنگری هوشمندانه و محاسبه گرایانه در مواجهات بین المللی جمهوری اسلامی در تمامی عرصه ها با هدف افزایش تعاملات اقتصادی متوازن با شرق و غرب و رفع موانع گردآمدن ثروت مورد نیاز برای پیشرفت اقتصادی
دهم. تقویت شدید نظم و قانون گرایی و تقویت فرهنگ عمومی ( با بهره گیری موثرتر از ظرفیت های فرهنگی ایرانی-اسلامی ) همسو با مدل اقتصادی مورد اشاره
یازدهم. تهیه یک نقشه راه واقع بینانه برای مقابله سریع و قاطع با قانون ستیزی و فساد اقتصادی
دوازدهم. کنار گذاشتن مواجهه کودکانه، توهم آلود و منفعلانه با فضای مجازی و استفاده حداکثری از فرصت های سرنوشت ساز آن ( استفاده حداکثری از فرصت ها خود به خود به کاهش تهدیدات نیز منجر میشود. در اینجا، مهم تغییر رویکرد و دادن فرمان سیستم فضای مجازی به عقلای این عرصه است. )
در جمعبندی، لازم می دانم تصریح کنم : چنانچه ما عالمانه و مبتکرانه به سمت بهرهگیری از فضای جدید جهانی رهنمون نشویم، تغییرات جدید جهانی وضعیتی را پدید خواهد آورد که مجبوریم منفعلانه به یکسری تحولات در داخل کشور دست بزنیم. بر این اساس، توصیه مشفقانه این یادداشت این است که کشور ما باید با فهم درست و به موقع این تغییرات و نقطه یا نقاط کانونی آن، بسترهای لازم برای بهرهگیری از تغییرات جهانی به سود خود را فراهم کند.
رضا غلامی ۲۲ تیر ۱۴۰۲