اهمیت حیاتی شکل گیری جریان گفتگوی ملی

بسم الله الرحمن الرحیم
من جزو کسانی هستم‌ که به پیشنهاد شکل گیری جریان گفتگوی ملی در کشور بدبین نیستم و یا آنرا پیشنهادی توطئه‌آمیز و منفعت‌طلبانه قلمداد نمی کنم. بنده سعی می کنم بیش از هر چیز مزایا و فرصت های آنرا مشاهده کنم و حتی المقدور، ذهن خود را در روند بررسی اهمیت و شیوه برگزاری آن، از پیش داوری‌ها، آزاد کنم.
در این جهت، به دلایل زیر تولد چنین جریانی را مفید و حتی حیاتی تلقی می‌کنم :

یک. گفتگوهای ملی می تواند بخشی از شکاف فزاینده اجتماعی در ایران را کاهش داده و به تقویت انسجام ملی در مسیر صیانت از ایران اسلامی و پیشرفت کشور منجر شود.

دو. سوء تفاهمات و سوء ظن های نخبگان به همدیگر و نیز توده مردم به مسئولین کشور به شدت افزایش یافته و گفتگوی ملی تنها را کاهش سوء تفاهمات و بدبینی های مخرب در کشور است.

سه. نخبگان و مسئولان از جناح های گوناگون و به تبع آنها، توده مردم از طیف های مختلف، ادراک واحدی از منافع، مصالح و ارزش‌های بنیادی کشور ندارند و گفتگو می تواند به ایجاد این فهم مشترک کمک فراوانی بکند.

چهار. پشت سر گذاشتن مشکلات حادّ در کشور و رسیدن به موقعیت ابتکار عمل در عرصه هایی نظیر قانونگرایی، فسادستیزی، مهار تورم، محرومیت زدایی و از همه مهم تر، غلبه بر چالش ها در حوزه سیاست خارجی، بدون پیدا کردن راهکارهای خلاقانه و هم‌زبانی و همکاری همه نخبگان و مردم از طیف های گوناگونِ فکری و سیاسی امکان پذیر نیست.

پنج. فشارهای اقتصادی، سیاسی و رسانه ای دشمن طی سالهای اخیر افزایش چشم‌گیری داشته و مقابله موثر با این فشارها بدون همکاری همه طیف های فکری و سیاسی ایران و کسانی که دلبسته ایران عزیز هستند میسر نیست.

شش. شکل گیری جریان گفتگوی ملی می تواند مرز میان اقلیت مطلق افراد و گروههای خبیث ضد ایران اسلامی و اکثریت افراد و گروههای عاشق ایران اسلامی را در داخل و خارج کشور پررنگ تر کند.

هفت. گفتگوهای ملی می تواند با خارج کردن کشور از شرایط ایستایی سیاسی، و برگرداندن موقعیت پویایی و کارآمدی به ساحت سیاسی، زمینه افزایش امید به آینده را در بین‌مردم به ویژه اقشار تحصیلکرده بوجود آورد.

حال، بر فرض آنکه شکل گیری جریان گفتگوی ملی و اهمیت حیاتی آن برای کشور مقبول واقع شود، سئوال اینجاست که شکل گیری جریان گفتگوها چه الزامات منطقی‌ای دارد؟ ذیلا به اهمّ این الزامات اشاره می‌شود :
یکم. کنار گذاشتن پیش فرض های سمّی یا بدبینی‌ها و عقده‌های سیاسی افراد، گروه‌ها و احزاب نسبت یکدیگر، کنار نهادن لجاجت ها و منیّت‌ها و تمامیت خواهی‌ها و ایجاد سطح بالایی از آزاداندیشی و خوش بینی
دوم. دوری از گفتگو برای گفتگو و تعریف صیانت از ایران اسلامی در برابر مخاطرات و نیز حمایت از پیشرفت ایران، به عنوان هدف اصلی جریان گفتگوی ملی
سوم. اهتمام همه گفتگوگرها به شناسایی مناطق فکری مشترک و گسترش و تعمیق آن
چهارم. ایجاد زمینه کاملا باز و مساعد برای حضور افراد و گروه‌های نخبگانی و سیاسی در گفتگوها از طیف ها، افکار، سلایق و ظواهر مختلف الا افراد و گروه‌هایی که اکثریت مردم آنها را خائن و همیار بیگانه در فشار به مردم و نابودی ایران اسلامی می‌شناسند.
پنجم. عدم تبدیل صحنه گفتگو به دو قسم حق و باطل یا خودی و بیگانه و امثال این ها و نیز برچسب زنی‌های ارزشی به همدیگر
ششم. دور کردن افراد و گروههای نادان، دگم‌اندیش و افراطی از صحنه گفتگوها و بالعکس دادن نقش محوری به عناصر دانا، روشن اندیش و متعادل برای مدیریت گفتگوها
هفتم. توافق بر روی رعایت حتمی اصول اخلاقی، حقوق فردی و نیز محترم شمردن کامل مقدسات دینی و ملی
هشتم. کاربست بالاترین سطح از سعه صدر در برابر طرح نظرات و نقدهای گوناگون نسبت به نظام و عدم برخورد قضایی یا پرونده سازی برای افراد بعد از پایان گفتگوها سئوال بعدی به شیوه های شکل گیری این گفتگوها باز می گردد.
هر چند رسیدن به شیوه های کارآمد مستلزم مطالعه و مشورت قوی تر است اما در ادامه به چند شیوه عمده اشاره می‌شود :
یکم. سازمان صدا و سیما با رعایت تنوع و تکثر و عدالت و بی طرفی، زنجیره‌ای از گفتگوها را با پرسشهای روشن شکل دهد. هیاتی منتخب مجلس شورای اسلامی بر کار صدا و سیما نظارت فعال داشته باشد.
دوم. با اختصاص محل مجلس قدیم به یک مجموعه شبیه خانه احزاب (‌ هر چند خانه احزاب نیازمند بازمعماری است ) به مدت ۶ ماه، بر اساس قواعدی روشن، زمینه گفتگوی سران احزاب با یکدیگر بر اساس پرسش های روشن فراهم شود.
سوم. تعیین انجمن های علمی دارای مجوز از وزارت علوم به عنوان کانونی برای گفتگو میان نخبگان دانشگاهی و حوزوی
چهارم. ایجاد سامانه ای اینترنتی شبیه کلاب هاوس برای شکل گیری گفتگوهای ملی آزاد با ابتکار موسسات مردم نهاد، مجامع صنفی و مدنی، مطبوعات و رسانه‌های دولتی و خصوصی و غیره
پنجم. زمینه‌چینی برای گفتگوی آزاد، راحت و تفصیلی منتخبی از عناصر نخبه علمی و سیاسی با روسای قوا، و رئیس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و نیز در نهایت با رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی مدظله‌العالی.
و مطلب پایانی: از آنجا که گفتگو برای گفتگو مطلوبیتی ندارد، مهم، استفاده هوشمندانه و سیستماتیک مسئولان عالی رتبه کشور از نتایح گفتگوها برای ایجاد تحول در کشور، جابجایی شاخص‌ها و سرجمع کاهش آسیبها و بالا رفتن سطح رضایتمندی عمومی است.
رضا غلامی ۲۹ تیرماه ۱۴۰۲

https://r-gholami.ir/?p=3248