پژوهشگر و مدرس فلسفه سیاسی و مطالعات فرهنگی و تمدنی
متن سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی در مسجد حضرت خدیجه کبری (س)،
شب 23 ماه مبارک رمضان سال 1440 هجری قمری مصادف با 8 خرداد 98
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین
موضوع سخن امشب من، دعاست. قرآن کریم در آیه 77 سوره فرقان می فرماید : قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ؛ یعنی بگو که اگر دعای شما (و ناله و زاری و توبه شما) نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت؟
معنای این فرموده قرآن کریم این است که دعا تنها راه ارتباط بندگان با خدای تعالی و همچنین دریافت رحمت الهی است و چنانچه دعا نباشد انسان قابلیت دریافت رحمت خاص الهي را از دست مي دهد و وقتی رحمت الهی دریافت نشد، نابودی انسان و ورود او به جهنم حتمی است.
خداوند در این عالم، با صفت رحمانی خود، همه موجودات عالم و همه انسانها اعم از مؤمن و کافر را از رحمت خود برخوردار می کند مانند اینکه وقتی باران می آید، همه جا را خیس می کند؛ اما صفات رحیمیه خدا که همان رحمت خاص خدای تعالی است شامل حال کسانی می شود که از صلاحیت و استعداد دریافت رحمت خاصه الهی برخوردار باشند.
قرآن مجید در سوره غافر آیه 60 می فرماید : وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ؛ یعنی پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا ( دعای ) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر می ورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ می شوند!
بنابراین، معلوم میشود، که دعا که لازمه آن دوری از تکبر و خود برتر بینی است، انسان را از ورود به جهنم، آن هم ورود توأم با خواری و ذلت نجات می دهد، و جهنم چگونه و کی ساخته می شود؟ زمانیکه انسان باب رحمت خاص الهی را بر روی خود ببندد؟ اگر رحمت نباشد، گمراهی است، غضب است و سقوط در جهنم جلوه ای از غضب الهی است.
قرآن مجید می فرماید : فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما کانُوا يَعْمَلُونَ؛
یعنی پس چرا وقتی عذاب ما به آنها رسید تضرع نکردند، ولی دلهایشان سخت شد و شیطان عمل زشتشان را برایشان زینت داد.
در واقع، کافران حتی در برخورد با ناملایمات و بلیات هم در برابر خداوند کُرنش نمی کنند و شیطان کاری می کند که اعمال زشتشان زیبا جلوه کند و از خداوند دور شوند. کافران تصور می کنند اسباب و وسائل ظاهری برای نجات آنها کافی است در حالیکه موقع نزول بلا هیچ کس جز خدا نمی توانند انسان را نجات بدهد.
امیرمؤمنان علی (ع) می فرمایند : لَوْ أَنَّ النَّاسَ حِينَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ، لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فَاسِدٍ.
یعنی اگر مردم هنگامى كه محنت و بلايى بر آنها نازل مى شود و نعمات الهی قطع مى شود، از روى صدق و صفاى نيت و شيفتگى دل، به درگاه خداوندى زارى كنند، خداوند نعمت رفته را به آنان بازمى گرداند و كارهاى بدشان را اصلاح می کند.
نکته مهم در فرمایش علی (ع) این است که تضرع و زاری در پیشگاه خدای متعال، کارهای بد و مفاسد را هم اصلاح می کند. یعنی بحث فقط بر سر عفو الهی و برگشتن نعمت نیست، بلکه علاوه بر این ها، خداوند کاری می کند که بدی ها به خوبی تبدیل شود.
این همه تاکید بر روی دعا موجب شد از امام باقر(ع) سؤال کردند: «آیا بیشتر اوقات را به تلاوت قرآن بپردازیم و یا به دعا و مناجات»؟ امام در پاسخ فرمود: «بسیار دعا کردن افضل است و سپس آیه قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ را تلاوت فرمود».
از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده که فرمودند : أَلا أَدُلُّكُمْ عَلَى مَا يُنْجِيكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَيُدِرُّ لَكُمْ أَرْزَاقَكُمْ ؟ تَدْعُونَ اللَّهَ فِي لَيْلِكُمْ وَنَهَارِكُمْ ، فَإِنَّ الدُّعَاءَ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ “.
یعنی آيا دلالت كنم شما را بر سلاحى كه نجات دهد شما را از دشمن و بسيار گرداند روزى شما را؟ عرض كردند: بلى، فرمود: دعا كنيد در شب و روز به جهت آنكه سلاح مؤمن دعاست.
ممکن است بعضی تصور کنند که این همه تاکید بر روی دعا در اسلام، مومنین را تنبل و بی کار بار می آورد، یعنی به جای آنکه بروند و کار و تلاش کنند و مشکلاتشان را با عقل خودشان حل کنند، می روند در مسجد و محراب دعا می کنند!
امام باقر (ع) می فرمایند : منفورترین مردم نزد خداوند کسی است که شب خواب و روز بیکار باشد. همچنین امام علی (ع) می فرمایند به طاعت خدای سبحان دست نیابد مگر کسی که تلاش کند و نهایت کوشش خود را به کار گیرد. در واقع، بی کارگی مصداق بارز ناشکری است. خداوند به انسان توانایی کار کردن داده است. خداوند به انسان عقل داده است، و کسی که از توانایی هایی که خداوند به او داده استفاده نمی کند، ناشکرست حالا می پرسید، در این بین، دعا چه نقشی دارد؟ در پاسخ می گویم، دعا یعنی اتصال به منبع کمال و اجابت دعا یعنی یک لطف و یک دستگیری مضاعف برای رسیدن به کمال و لذا هیچ منافاتی با حداکثر کار و تلاش ندارد.
اینکه در روایت آمده دعا سلاح مؤمن است یعنی تنها وسیله ای که میشود با آن آفات و بلاهای بزرگ و ناشناخته را از خود دور کرد، دعاست.
یک بحث مهم در دعا، اخلاص است. قرآن کریم می فرماید : فادعوا الله مخلصین له الدین.
در حدیثی امام صادق (ع) آمده که خداوند متعال به یکی از پیامبران این گونه وحی فرمود:
وَ عِزَّتی وَ جَلالی، لأقَطِّعَنَّ أَمَلَ کُلِّ آمِلٍ أمَلَ غَیری بِالایَأسِ، وَ لأکسُوَنَّهُ ثَوبَ المَذَلَّةِ فِی النّاسِ، وَ لأبعِّدَنَّ مِن فَرَجی وَ فَضلِی؛
به عزت و جلالم سوگند! آرزوی هر آرزومندی را که به غیر من امیدوار باشد قطع خواهم کرد و در بین مردم لباس خواری بر تن او خواهم پوشاند و او را از گشایش و تفضل خود محروم خواهم کرد.
همچنین در حدیث قدسی دیگر آمده است که خداوند فرمود:
ما مِن مَخلُوقٍ یَعتَصِمُ بِمَخلُوقٍ دُونِی إلاّ قَطَعتُ أسبابَ السَّماواتِ وَ أَسبابَ الأَرضِ مِن دُونِهِ؛ فَإن سَأَلَنِی لَم أُعطِهِ وَ إِن دَعانِی لَم أُجِبه. وَ ما مِن مَخلوُقٍ یَعتَصِمُ بِی دُونَ خَلقِی إلاّ ضَمَّنتُ السَّماواتِ وَ الأرضَ رِزقَهُ؛ فَإن دَعانِی أجَبتُهُ وَ إن سَألَنِی أَعطَیتُهُ وَ إنِ استَغفَرَنِی غَفَرتُ لَهُ؛
یعنی هیچ مخلوقی نیست که به جای من به مخلوق دیگری متوسل شود، مگر آن که سببهای آسمان و زمین را از او قطع میکنم؛ اگر از من بخواهد، به او عطا نخواهم کرد و اگر مرا بخواند، اجابت نخواهم نمود و هیچ مخلوقی نیست که به من متوسل شود، مگر آن که آسمان و زمین را ضامن روزی او قرار میدهم؛ اگر مرا بخواند، اجابت میکنم و اگر از من بخواهد، به او عطا میکنم و اگر طلب مغفرت کند، او را میبخشم.
پس توجه بفرمایید که در دعا نمیشود هم از خداوند چیزی را طلب کرد و هم به غیر خدا امید داشت. هیچ موجودی در این عالم در برابر خدای متعال از خودش استقلالی ندارد. همه عالم مخلوق خدا هستند و در پیشگاه خداوند فقیر بلکه عین فقر هستند. يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ؛
قرأن مجید در سوره زمر آیه 63 می فرماید : لهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛ یعنی کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست؛ و کسانی که به آیات خداوند کافر شدند زیانکارانند.
یا قرآن کریم در سوره حجر آیه 21 می فرماید :
وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ؛ یعنی و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينه هاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه اى معين فرو نمى فرستيم.
خب، وقتی کلید های آسمانها و زمین از آن خداست و وقتی گنجینه همه چیز نزد خداوند است چرا انسان برای برآورده ساختن حاجت خود سراغ غیر خدا برود؟
ماها نباید فکر کنیم در این مسأله استثنا هستیم؛ خیر، متاسفانه اغلب ماها در زمینه اخلاص در دعا لنگ می زنیم. حتی جایی که با تضرع و زاری از خداوند چیزی را طلب می کنیم، قلبمان را از غیر خدا شستشو نداده ایم. می گوییم اول خدا دوم فلانی! یا بعد از خدا امیدم به فلانی است! این یعنی چه؟ اول خدا و دوم هم خدا و سوم هم خدا. یعنی کسی را نمی توان در عرض خدا قرار داد. اسباب هم بدون اذن خدا هیچند.
در دعای ابوحمزه ثمالی عرض می کنیم
أَنْتَ الْجَوَادُ الَّذِي لا يَضِيقُ عَفْوُكَ وَ لا يَنْقُصُ فَضْلُكَ وَ لا تَقِلُّ رَحْمَتُكَ
یعنی تو آن سخاوتمندی هستی که گذشتت محودیتی ندارد، لطف و احسانت کاهش پیدا نمی کند، و رحمتت کم نمی شود.
در دعای سیزدهم صحیفه سجادیه می خوانیم :
يَا مَنْ لاَ تُفْنِي خَزَائِنَهُ اَلْمَسَائِلُ، وَ يَا مَنْ لاَ تُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ اَلْوَسَائِلُ؛ یعنی و ای کسی که درخواست ها، گنجینه هایش را خالی نمی سازد و ای آنکه سبب ها حکمتش را تغییر نمی دهد؛ و ای کسی که نیازهای نیازمندان از او قطع نمی شود و ای آنکه دعای دعا کنندگان او را به رنج نمی افکند.
دقت کنیم که وقتی خداوند بی نهایت بود، عفو و فضل و کرم و رحمت خداوند هم بی نهایت است و فرض ندارد کسی تصور کند اگر خداوند بنده ای را حاجت روا کرد، چیزی از خزائن الهی کم بشود.
و مساله مهم تر این است که خود خداوند ما را به دعا فراخوانده است. ما که خودمان خودسر و بدون اذن الهی دعا نکرده ایم، پس از صفات الهی بدور است که بنده ای را به دعا کردن امر کند اما جوابش را ندهد. وَ لَیْسَ مِنْ صِفَاتِکَ یَا سَیِّدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِیَّةَ وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِیَّاتِ عَلَی أَهْلِ مَمْلَکَتِکَ.
ما به هر حال امشب با امید زیادی اینجا جمع شده ایم. در روایتی از علی (ع) آمده است :
مَنْ أُعْطِيَ الدُّعَاءَ لَمْ يُحْرَمِ الْإِجَابَةَ، وَمَنْ أُعْطِيَ التَّوْبَةَ لَمْ يُحْرَمِ الْقَبُولَ، وَمَنْ أُعْطِيَ الْإِسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ الْمَغْفِرَةَ، وَ مَنْ أُعْطِيَ الشُّكْرَ لَمْ يُحْرَمِ الزِّيَادَةَ.
یعنی کسی که توفیق دعا پیدا کرد، از اجابت دعا محروم نمی گردد. کسی که توفیق توبه یافت، از قبول توبه محروم نمی گردد؛ کسی که توفیق استغفار پیدا کرد، از آمرزش بی بهره نمی شود و کسی که توفیق شکر گذاری پیدا کرد، از افزایش روزی محروم نمی شود.
این روایات انسان را معاذالله جسور می کند. ما هم حرفمان امشب این است که خدایا، ما که با پای خودمان امشب اینجا نیامده ایم. خودت ما را آوردی. ضیافت، ضیافت توست و ما همه میهمان توایم. از طرف دیگر، خودت گفتی دعا کنید. ادعونی استجب لکم؛ و الا ما که آنقدر گناه کردیم که دیگر روی دعا کردن نداریم. حقیقتاً خجالت زده ایم. حتی گفتی نباید از رحمت خدا مأیوس بشوید. وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ. یعنی فقط کافرین هستند که از رحمت خدا مأیوس می شوند. خب با همه این ها، امشب با ما جه کار می خواهی بکنی؟
ما در ماه رمضان که درهای رحمتت باز است آن هم نصف شب که وقت دعا و تضرع است آمده ایم مسجد؛ شب 23 ماه مبارک رمضان نیز که به احتمال زیاد شب قدر است؛ به آبرومندانی چون فاطمه زهرا سلام الله علیها هم متوسل شده ایم. با همه این ها می شود که دست خالی از اینجا بیرون برویم؟ هَيْهاتَ! ما ذَلِكَ الظَّنُّ بِكَ وَلا المُعْروفُ مِنْ فَضْلِكَ. خدایی که ما می شناسیم، کسی را دست خالی از اینجا خارج نمی کند.
امشب مانند سالهای قبل می خواهیم متوسل شویم به حضرت فاطمه زهرا (س).
در روایت آمده، هنوز چیزی از رحلت پیامبر نگذشته که درب خانه نور چشم پیامبر، مصداق بارز انا اعطیناک الکوثر، و سید و سرور زنان عالم را آتش زدند.
خود حضرت زهرا سلامالله علیها نسبت به آن حادثه تلخ می فرمایند : «وَ رَکَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَ وَ أَنَا حَامِلٌ»؛ چنان لگدی به آن درِ نیم سوخته زد که درب کنده شد و به روی من افتاد، و درب نیمه سوخته در حالی به روی من افتاد که من باردار بودم.
«وَ النَّارُ تُسْعَرُ»؛ آتش زبانه میکشید.
حضرت زهرا سلامالله علیها میگوید: وقتی لگد زد و در را بر روی من انداخت، «وَ تَسْفَعُ وَجْهِی»؛ من با صورت بر روی زمین افتادم. آتش زبانه میکشید و چهره من را میسوزاند.
«فَیَضْرِبُ بِیَدِه»؛ بعد با دست به من سیلی زد. امّا سیلی چگونه بود؟ «حَتَّى انْتَثَرَ قُرْطِی مِنْ أُذُنِی» چنان سیلی محکمی زد که گوشوارههای من پراکنده شد.
می گویند دستان علی علیه السلام در این زمان بسته بود، لکن خدا می داند علی علیه السلام با دیدن این صحنه چه کشید.
و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ
بدون دیدگاه