سنجش نهاد خانواده و مخاطرات آن در ایران

متن سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی

در گردهمایی تخصصی فعالان عرصه جمعیت سراسر کشور، 28 اردیبهشت 1401، تهران، مجموعه فرهنگی سرچشمه

بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین
سلام عرض می کنم خدمت خواهران و برادان عزیز و از دست اندرکاران این نشست به خاطر فرصتی که به من اختصاص داند کمال تشکر را دارم.
موضوع بحث اینجانب ارزیابی و سنجش نهاد خانواده و برآورد مخاطرات پیش روی آن در ایران می باشد. از نظر من، موضوع جمعیت را هم باید به مثابه حلقه ای از حلقات زنجیره خانواده در نظر گرفت و از مستقل دیدن آن از اتمسفر خانواده پرهیز کرد.
خانواده بدون مجامله، سلول بنیادی جامعه محسوب می شود. یعنی هم در تشکیل جامعه نقش حیاتی دارد، هم در حفظ جامعه و هم در تکامل جامعه.
باید قبول کرد که خانواده با این میزان از اهمیت و نقش حیاتی ای که دارد، امروز در معرض مخاطرات مرگ بار قرار گرفته است. هر چند من قصد دفاع مطلق از سنت ندارم و برخی از وجوه سنت را هم به حال خانواده مضر تلقی می کنم، اما واقعیت این است که مدرنیته و سبک زندگی غربی، در زدن آسیب های اساسی به خانواده و بردن آن بر لبه پرتگاه و چه بسا انداختن آن در پرتگاه مجرم اصلی شناخته می شود.
باید توجه نمود که در بعضی از جوامع غربی و غربگرا، نهاد خانواده چندین دهه است که نهاد خانواده منهدم شده است اما در کشور ما هنوز نهاد خانواده زنده است. به بیان دیگر، درست است که نهاد خانواده در ایران لطمات جدی خورده اما هنوز خوشبختانه نفس می کشد و حیات دارد.

شاخص های ارزیابی نهاد خانواده

به نظر می رسد اگر به دنبال شاخص هایی برای سنجش حیات یا میزان حیات نهاد خانواده باشیم، چنین شاخص ها از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند. در واقع، این ها مهم ترین شاخص هایی است که بر اساس تفکر کلانی که درباره خانواده متاثر از تعالیم اسلامی می توان داشت، نقش مهمی در ارزیابی نهاد خانواده دارد :

  • آمار ازدواج و طلاق ( بر اساس مبنای محاسباتی درست )
  • آمار جمعیت و خارج شدن از تک فرزندی به چند فرزندی
  • آمار خشونت در خانواده ( چه خشونت مرد علیه زن و چه خشونت علیه فرزندان )
  • آمار فحشا به ویژه در بین زنان و مردان متاهل
  • آمار اعتیاد
  • آمار افسردگی های حاد و به ویژه گرایش به خودکشی
  • آمار احساس امنیت خانوادگی ( به ویژه احساس امنیت زنان متاهل )
  • آمار دختران فراری یا دختران و پسرانی که به زندگی مستقل از خانواده یا حتی ازدواج به اصطلاح سفید رو آورده اند.
  • آمار میزان محبت و عشق ورزی اعضاء خانواده به یکدیگر به ویژه زن و شوهر و بالعکس
  • آمار میزان شادی، رضایت از زندگی خانوادگی و امید به آینده خود ( مثلاً خروج از مشکلاتی مانند بیکاری و ضعف اقتصادی و … )
  • آمار میزان باور و به ویژه گرایش عملی به اخلاق، شریعت و معنویت
  • آمار اعتماد اعضاء خانواده و سپس فامیل به همدیگر که جزو مولفه های کلیدی در سرمایه اجتماعی محسوب می شود.
  • آمار حفظ ارتباطات فامیلی و میزان آن
  • آمار همکاری اعضاء خانواده و فامیل در رفع مشکلات همدیگر

قضاوت کلی درباره شرایط خانواده در ایران
خب. امروز بنده یک مطالعه جامعه شناختی قوی سراع ندارم که با چنین شاخص هایی وضعیت حیات خانواده در ایران را بررسی کرده باشد اما مطالعات نقطه ای و پراکنده نشان می دهد نهاد خانواده در ایران در بعضی از این شاخص ها نمره قابل قبولی دارد و این خودش برای ما برای جلوگیری از افتادن خانواده در باتلاق سبک زندگی غرب، یک فرصت طلایی محسوب می شود. مثلاً :
آمار طلاق در قیاس با آمار زنان متاهل در کشور نه در قیاس با آمار ازدواج، هنوز به مرز چالش یا بحران نرسیده است هر چند یکی از مسائل مهم اجتماعی ما محسوب می شود.

  • آمار خشونت در خانواده در مقایسه با کشورهای غربی یا غربگرا خیلی کم است.
  • آمار فحشا در مقایسه با کشورهای غربی بسیار کم است هرچند مشکلاتی در این زمینه وجود دارد که قابل انکار نیست.
  • آمار زندگی مستقل فرزندان از پدر و مادر و یا ازدواج سفید بالا نیست هرچند در تهران در بین خانواده های مرفه و متوسط رو به افزایش است.
  • آمار اعتماد به هم، روابط فامیلی و مشارکت در رفع مشکلات هم مطلوب نیست اما خیلی بد هم نیست.
  • آمار باورمندی به اصل دین و گرایش به معنویت به ویژه در مناسبات مذهبی نیز، نه رضایتبخش اما نسبتاً قابل قبول است.

در عین حال باید توجه داشت که خانواده در ایران در سایر شاخص ها نمره قابل قبولی ندارد و مدت هاست زنگ خطر در این زمینه به صدا در آمده است. مثلاً

  • آمار ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج در ایران
  • آمار بالای تک فرزندی
  • آمار اعتیاد و کاهش سن اعتیاد
  • آمار بیماری های روحی و روانی در کشور و میزان مصرف دارو دارو در این زمینه بنا به گزارشهای وزارت بهداشت
  • آمار رضایت از زندگی یا احساس شادی
  • و موادی مانند این

دقت داشته باشید که در مواردی، واقعیت این است که استاندارد واقعی در یک شاخصی وجود دارد، اما احساس عمومی نسبت به آن مناسب نیست. مثلاً امنیت وجود دارد اما احساس امنیت کم است. با آزادی وجود دارد اما احساس آزادی کم است. ایندو با هم متفاوت هستند و در جای خود، روان شناسان اجتماعی به آن می پردازند.

مهم ترین عناصر ضربه زننده به نهاد خانواده در ایران

حالا اگر از من سئوال کنند چه عناصری در درجه اول به نهاد خانواده در ایران لطمه زده اند، من به این موارد اشاره خواهم کرد :
سبک زندگی غربی با مولفه هایی چون :

  • فردگرایی به معنای علمی آن
  • مصرف گرایی
  • ازدیادکلان شهرها ( و به تبع آن فروپاشی شهرهای کوچک و محلات )
  • معنویت گریزی
  • سنت ستیزی ( به ویژه سنتها، آداب، آیین های خانواده گرا )
  • اباحیگری به معنای علمی آن
  • هویت زدایی از زن، تبدیل زن به یک کالای اقتصادی و سوء استفاده جنسی از او که خودش منشاء کم شدن اعتماد و عشق و محبت میان زن و مرد است. همچنین دور کردن زن از خانواده و دادن نقش های مردانه به او ( امروز دیگر زن به عنوان مادر ارزش خود را از دست داده و دیگر نقش رکنی خودش را در خانواده ندارد )

فناوری های جدید خصوصاً فضای مجازی که جمعی از فناوری هاست، از دو جهت :

  • تضعیف ارتباطات حضوری و چهره به چهره و تشویق به انزوای اجتماعی ( که با رواج متاورس به اوج خواهد رسید. )
  • ایجاد مشغولیت های کاذب و فراتر از آن ولگردی های مجازی که به اعتیاد منجر می گردد.
  • ایجاد اضطراب و تشویش ( فضای مجازی منبع شایعات، دروغ ها و … است. )
  • دامن زدن به مشکلات اخلاقی خصوصاً بیماری های جنسی

مشکلات اقتصادی با مولفه هایی نظیر :

  • بیکاری زیاد
  • ضعف بنیه مالی
  • مشکل مسکن ( البته مسکن نه به عنوان خوابگاه بلکه به عنوان محل قرار و آرامش و تربیت )

کم کاری های گسترده فرهنگی به ویژه :

  • فقدان الگوسازی مثبت
  • نبود صنایع فرهنگی خانواده گرا ( البته ما در کل صنایع فرهنگی قوی ای نداریم )
  • تقویت سنت ها، آداب ها و آیین های خانواده گرا ( فرهنگ های قومی ) مثلاً : نقش پدر و نقش بزرگ ترها به منظور تبدیل به الگو یا حل کننده گره های زندگی و … )

نبود تعامل میان نظام تعلیم و تربیت و خانواده مانند :

  • بی سر و سامانی مهدهای کودک به عنوان فصل کلیدی برای پرورش فرزندان در تعامل با خانواده ها
  • نبود هماهنگی سیستمی میان اولیاء و مربیان و شکاف میان آنها
  • ضعف جدی نظام تعلیم و تربیت به ویژه در عرصه های تربیتی

کمبود تعامل میان نهاد دین و خانواده نظیر :

  • کاهش نقش معنویت در آرامش بخشی، در تقویت ارزش های اخلاقی به ویژه ایثار و از خودگذشتگی و از همه مهم تر، تعالی گرایی در خانواده
  • غیبت مسجد در میدان تقویت نهاد خانواده، تبدیل مساجد به نمازخانه، فقدان برنامه تربیتی در مساجد، کمبود جذابیت در مساجد و غیره

حرکت ضد خانواده در برخی خطوط کاریِ فرهنگی مانند :

  • سینما که امروز به جزأت می توان گفت نزدیک به 60 درصد آن گرایش ضد خانواده دارد.
  • تئاتر که وضع آن از جهات ارزشی بحرانی است و هیچ نسبتی با فرهنگ اسلامی ما ندارد.
  • موسیقی اعم از مجاز و غیر مجاز که گرایش بیش از 70 درصد آن ضد خانواده و یا مشغول سازی جوانان به عشق های بی ثمر عمدتاً با رویکرد جنسی است.
  • سریال های نمایش خانگی که از حیث گرایش به خانواده، بدتر از سینماست.
  • صدا و سیما که هیچ سیاست خانواده گرا در برنامه های خود به ویژه برنامه های نمایشی ندارد و به یکسری نمادهای کلیشه ای در عرصه خانواده بسنده کرده است.

البته باید این تذکار را داشته باشم که من اعتیاد را در اینجا یک معلول دیده ام نه یک علت لذا از دکر مستقل آن به عنوان یک عنصر ضربه زننده اجتناب کردم اما باید توجه داشت که در سال های گذشته، در نزدیک به 50 درصد پرونده های طلاق، اعم از توافقی و غیر توافقی، مسأله اعتیاد شدید یا خفیف مطرح است.

هشت نکته کلیدی به مثابه جمع بندی :
اگر بخواهم عرایضم را جمع بندی کنم، لازم می دانم این موارد را مورد تاکید قرار می دهم :

یکم. ما درباره سنجش و ارزیابی نهاد خانواده در ایران نیازمند مسأله شناسی عمیق، توأم با واقع بینی و جامع نگری هستیم.
دوم. نباید مشکل خانواده را فقط در مسائلی مانند طلاق و یا جمعیت خلاصه کرد هرچند من اهمیت این ها را نفی نمی کنم.
سوم. ما متاسفانه درباره تقویت نهاد خانواده سرمایه گذاری هوشمندانه قوی نداریم به ویژه در صنابع فرهنگی.
چهارم. برخی از اقدامات ما در عرصه خانواده به ویژه جمعیت، به ویژه در بعد فرهنگی را باید ضد تبلیغ در نظر گرفت.
پنجم. برای حل مسائل خانواده در ایران نیازمند جریان سازی در اشل 20 میلیونی هستیم ولی متأسفانه کارهای ما فعلاً با این تراز خیلی فاصله دارد.
ششم. بسیاری از اقدامات عمرانی در کشور با سیاست یا اصل خانواده گرایی همسو نیست.
هفتم. مهم تر از همه، ما خانواده را در کشور به خط قرمز تبدیل نکرده ایم.
هشتم. مطالبه گری در حل مسائل خانواده در کشور مهم است اما باید توأم با متانت و بر اساس واقع بینی و عرضه راهکارهای قابل اجرا به مسئولین باشد.

محبت و عشق، راه اصلی تحکیم خانواده در قرآن

خب، باز اگر در پایان از من سئوال کنند، آن عنصری که در رفع آسیب های خانواده نقش کلیدی دارد. عرض می کنم به جز معنویت، اخلاق، تغییر سبک زندگی و رفاه نسبی، محبت و عشق در خانواده، خصوصاً برای کاهش آسیب های اجتماعی در ساحت خانواده یک عنصر کلیدی و معجزه گر محسوب می شود.
قرآن مجید در سورهروم آیه 21 می فرماید : «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»
یعنی اساس خانواده مودت و رحمت است. عشق همسران به یکدیگر است. کنار گذاشتن تفکر ارباب- مربوبی بین زن و شوهر در خانواده است. حفظ جایگاه و احترام فوق العاده پدر و مادر در میان فرزندان است. دوستی و صمیمت و گرایش به فداکاری برادارن و خواهران به همدیگر است. این، آن عنصر معجزه گری است که باید توسط همه ما تقویت شود.

از توجه شما عزیزان سپاسگزارم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

https://r-gholami.ir/?p=2749