آیا بعثت پیامبر اکرم (ص) آغازگر تحول عظیم فرهنگی در تاریخ بشریت است؟ چرا و از چه باب؟

اصلی ترین تحولات فرهنگی که با مبعث رسول خدا (ص) در جامعه جاهلی عرب و در پی آن جامعه بشری رقم خورد، شامل چه مسائلی می شود؟
سئوال خوبی طرح نموده اید. به عنوان مقدمه، باید یک موضوع را توضیح دهم و آن این است که اسلام یک دین جهانی است. “هو الذی أرسل رسوله بالهدي و دین الحق لیظهره علی الدين کله” به بیان دیگر، هر چند ظهور اسلام در منطقه و بستر تاریخی خاص رخ داده است لکن عمده پیام های اسلام تعلقی به زمان و مکان خاص ندارد. این اقتضای حیات دنیوی است که هر یک از ادیان الهی در یک منطقه و زمان مخصوص ظهور می کردند و از آنجا بسط و گسترش می یافتند. البته مکان و زمان ظهور دین کاملا حکیمانه است. بخشی از حکمت آن برای ما از طریق معارف اهل بیت (ع) مشخص شده و بخشی هم برای ما روشن نیست. مهم این است که بدانیم، منطقه حجاز در مقطع ظهور اسلام، اولا. یک منطقه عبادی معروف است. یعنی مکه و قلب آن کعبه، برای بسیاری از مردم اطراف حجاز ناشناخته نیست و هر سال شمار قابل توجهی برای زیارت و بجا آوردن اعمال عبادی مشرکانه آن دوران، به مکه سفر می کردند. ثانیا. بخشی از یهودیان و مسیحیان، آن منطقه را بر اساس نشانه هایی که در تورات و انجیل درباره ظهور پیامبر آخر الزمان آمده بود می شناختند و حتی شمار معتنابهی از آنها برای درک ظهور پیامبر جدید به آن منطقه کوچ کرده بودند. ثالثا. آن منطقه و برهه زمانی ظهور، نمونه ای بارز از سقوط معنایی و اخلاقی انسان است. البته این سقوط در سایر مناطق دنیای آنروز یعنی ایران و روم هم اتفاق افتاده اما حجاز جاهلی، اوج این سقوط را نشان می دهد. شما اگر به کتب تاریخی مراجعه کنید، می بینید که انسانیت چگونه در حجاز جاهلی به مذبح برده شده بود و قربانی خوی حیوانی گردیده بود. خوب، اسلام در چنین مکان و زمانی پا به عرصه گذاشت و با مجاهدت پیامبر رحمت (ارواحنا فداه) با این شرایط که منشا اصلی آن شرک بود، مبارزه شد. اینکه عرض کردم منشأ اصلی شرایط غیر انسانی آن دوران شرک بود، یعنی اینکه شرک به خدا به طور مستقیم و غیر مستقیم باعث شده بود که آدم ها قدم به قدم به این حد از فلاکت برسند. اگر انسانها به خداوند یکتا مؤمن باشند، هیچگاه فطرت و عقل الهی آنها اجازه افتادن در باتلاق ضلالت و حیوانیت را به آنها نمی دهد. که البته بحث آن مفصل است و به مقال دیگری نیاز دارد. با ظهور اسلام در حجاز، فرهنگ و سبک زندگی مردم عوض شد. یعنی مردمی که آن روز حاضر بودند برای رسیدن به نازل ترین امیال دنیوی خود، دست به هر عمل کثیفی مثل خنایت یا جنایت علیه یکدیگر بزنند، با ظهور اسلام و احیاء ارزش های الهی، اتمسفر زندگی شان به یکباره تغییر کرد چنانکه در همان دوران رسالت پیامبر اعظم (ص) با انسان های پاک و رشد یافته ای روبرو می شویم که وجود یک سابقه جاهلی برای آنها باور پذیر نیست. در واقع، اسلام، یک انقلاب عظیم روحی در انسانها پدید آورد و مقصد و مسیر زندگی آنها را به طور کلی عوض کرد. اصولا قدرت ادیان الهی در زمینه بوجود آوردن انقلاب روحی در انسان ها برای دنیاگرایان قابل فهم نیست. به عبارت دیگر، این قدرت و ظرفیت با معادلات دنیوی قابل محاسبه نیست. اسلام حقیقی که همان اسلام ناب محمدی (ص) است این قدرت را همواره دارد که ساختمان طاغوت را، هزاران طبقه هم که باشد، و از قوی ترین مصالح ساختمانی نیز که بنا شده باشد، به یکباره فرو بریزد و جالب است که اسلام این کار را توسط کسانی انجام می دهد که قبل از این، عمله طاغوت بوده اند و در بنا شدن ساختمان طاغوت سهیم بوده اند.

آیا امروز هم این مبعث و ظرفیت نهفته تاریخی در آن می تواند رقم زننده تحولات فرهنگی شگرف در جامعه جهانی باشد؟
حتما همینطور است. چنانکه عرض کردم، اسلام آمده است که در هر شرایطی انسانها را زنده کند و غل و زنجیر های بندگی دنیا را از پایشان باز کند. “و یضع عنهم اصرهم و الأغلال التی کانت علیهم” لکن اسلام اولا. یک گوهر و حقیقتی دارد که باید بوسیله ائمه راستین (ع) و در غیابش فقهای امت محافظت شود و ثانیا. پیروان جان برکفی می خواهد تا در مسیر پاسداری از اسلام، از هیچ تلاش و مجاهدتی فروگذار نکنند. می خواهم عرض کنم، اگر عنصر امامت زنده باشد و پیروان خودساخته و مجاهد وجود داشته باشد، حتی اگر این پیروان کم تعداد و فاقد امکانات جبهه باطل باشند، جبهه اسلام می تواند بر جبهه باطل غلبه کند. شما ببینید، این بچه های حزب الله لبنان که فرزندان معنوی امام (ره) و رهبر بزرگوار انقلاب حفظه الله تعالی و تداوم بخش انقلاب اسلامی هستند، چگونه رژیم تا دندان مسلح صهیونیستی را که تمام نظام استکبار پشت اوست، خوار و خفیف کرده اند. پس اگر این دو شرط وجود داشته باشد، هیچ مانعی نمی تواند جلوی گسترش اسلام را بگیرد. اتفاقا، بر خلاف تصورات کودکانه، اسلام برای جهانی شدن نیازمند کشور گشایی و استفاده از قدرت سخت نیست؛ اسلام با گسترش فرهنگ مترقی خود، قلب ها را تسخیر می کند و همانطور که عرض کردم، وقتی قلب ها تسخیر شد، همین ها که امروز دانسته یا ندانسته عمله نظام کفر و ظاغوت هستند با تیشه به جان ریشه نظام طاغوت می افتند و آن را از بین می برند اتفاقی که ظهور و بروز کاملش را در زمان ظهور حضرت بقیه الله الأعظم (عج) جهان خواهد دید.

با توجه به نامه اخیر رهبر معظم انقلاب به جوانان غرب، چگونه می توان از ظرفیت مبعث رسول خدا (ص)  به عنوان نقطه ثقلی که جامعه جهانی را به مسیری خاص و منحصر بفرد سوق داد، برای آگاه سازی نسل جوان و بصیرت افزایی آنها بهره برد؟
قبل از هر چیز، باید اسلام حقیقی که همان اسلام ناب محمدی (ص) است را به جهان معرفی کنیم. طی دو – سه دهه گذشته، غرب با تمام توان تلاش کرده تا تصویری دروغین از اسلام به جهان ارائه کند. در واقع، کاری نبوده که بتواند ولی انجام ندهد. حتی برای تحقق اهداف شیطانی خود، از بخشی از  مسلمانان جاهل و فریب خورده نیز استفاده کرده است. یک نکته را در پرانتز عرض کنم و آن این است که، با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، قواعد مستکبرانه عالم که توسط غربی ها ایجاد شده بود و فکر می شد تن دادن به این قواعد، سرنوشت محتوم بشر من جمله مسلمین است، به هم ریخت. این به هم ریختگی که تا امروز همچنان ادامه دارد، غربی ها را  از ترس از دست دادن موجودیت خود، به عکس العمل های وسیع و پیچیده واداشته است چنانچه آنها را به سمت تشکیل جبهه واحد علیه اسلام سیاسی سوق داده. این که شما می بینید غرب با همه وجود علیه اسلام امام خمینی (ره) صف آرایی کرده است، به تعبیر رهبر معظم انقلاب، به خاطر قدرت و اثرگذاری انقلاب اسلامی است و الا ضرورتی ندارد که برای یک موجود ضعیف و بی اثر چنین جبهه ای بوجود بیاید. فلسفه تشکیل گروه نامسلمان و جنایتکار داعش نیز مقابله با اسلام سیاسی است که کانون مرکزی آن، ایران انقلابی است. آنها می خواهند با معرفی داعش به عنوان مصداق اسلام سیاسی، پرونده بیداری اسلامی و تشکیل نظام اسلامی با الهامگیری از ایران را ببندند. خوب، پس ما در قدم اول باید زمینه آشنایی جهان با اسلام را فراهم کنیم و در تصویری که در ذهن آنها درباره اسلام شکل گرفته است، تردید جدی ایجاد نماییم. توجه داشته باشید که این اتفاق با آزاداندیشی می افتد. اسلام می خواهد معرفت به اسلام در کمال آزاداندیشی بوجود بیاید لذا ابایی از ایجاد فضای بحث و نقادی در زمینه اسلام ندارد. اتفاقا دشمنان اسلام از خلأ فقدان یا ضعف عقلانیت و آزاداندیشی، از بخشی از مسلمانان برای رسیدن به اهداف پلید خود بهره کشی می کنند. قدم بعدی، چشاندن اسلام واقعی به مردم جهان است. باید مردم جهان را عملا با سبک زندگی اسلامی و آرامش و خوشبختی ای که این طریق به دست می آورند آشنا کرد و البته بهترین نوع آشنایی با این سبک زندگی، تجربه آن است.

آیا سیره و سبک زندگی پیامبر اکرم (ص) می تواند نقطه عطفی برای بیداری نسل جوان و انقلابی و تشنه حقیقت در سطح جهان باشد؟ این مهم نیازمند اتخاذ چه راهکارهایی است؟
بله، صد در صد. شما می دانید که به حکم قرآن، پیامبر رحمت (ص) الگوی مسلمانان در جمیع جهات هستند. “لقد کان لكم فی رسول الله أسوة حسنه لمن كان يرجوا الله و اليوم الاخر” یعنی برای شما در زندگی رسول الله سرمشق نیکویی بود، برای آنانکه امید رسیدن به خدا و روز رستاخیز دارند. توجه کنید که ما، هم قول، هم فعل و هم تقریر پیامبر اکرم (ص) را لازم الاتباع می دانیم و معتقدیم اگر فقهای امت بتوانند با جد و جهد از منابع اسلامی موجود، سیره و سبک زندگی پیامبر اسلام (ص) که کاملا مبتنی بر قرآن است را کشف و ارائه کنند، این سیره و سبک زندگی در کنار قرآن، تشنگی جوانان عالم را برطرف خواهد کرد. البته شیعیان یک سرمایه عظیم دیگر را نیز در اختیار دارند و آن، تعالیم قدسی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است که اگر به سیره و سبک زندگی پیامبر (ص) اضافه شود، دیگر مشکلی نخواهد بود که قابل حل نباشد.
باید مراقب بود که در دام اسلام امریکایی نیفتیم؛ دام اسلام آمریکایی این است که خدای ناکرده آن بخشی از سیره و سبک زندگی پیامبر (ص) که مطابق میلمان هست را بگیریم و مابقی را کنار بگذاریم! یا بخشی از تعالیم نبوی را وزن بالایی بدهیم و به بقیه تعالیم بی اعتنایی کنیم؛ همان کاری که بعضی درباره قرآن می کنند “الذی جعلوا القرآن عضین” از این بدتر، کاری است که یهودیان صدر اسلام به راحتی انجام می دادند، و قرآن آنها را به شدیدترین وجه مورد سرزنش قرار می دهد و آن، تحریف حقایق دینی است. امروز ببینید تکفیری ها که کانون آنها رژیم پلید و امریکایی سعودی است چه می کنند. با “نؤمن ببعض و نكفر ببعض” و همچنین تحریف حقایق آشکار، چگونه به جان مسلمانان افتاده اند؟ لذا به نظر می رسد، یکی از کارهای مهم ما، مبارزه با اسلام امریکایی است. اسلامی که جان و مغزی در آن نیست و تداوم آن به جز مصیبت، هیچ نفعی برای مسلمانان نخواهد داشت.

____________________________

گفتگو با روزنامه قدس

https://r-gholami.ir/?p=931