پژوهشگر و مدرس فلسفه سیاسی و مطالعات فرهنگی و تمدنی
بسم الله الرحمن الرحیم
مدتی است با خودم درگیرم. در این مدت که جلادان نامسلمان داعشی و غیر داعشی به سوریه و عراق حمله ور شده اند و به دنبال جنایت علیه مسلمانان خصوصاً شیعیان مظلوم، و هتک حرمت و تخریب حرم های مطهر هستند، بسیاری از برادران عزیز ما از ایران، لبنان، افغانستان و غیره، عاشقانه رهسپار جهاد با این جنایتکاران صهیونیست صفت شده اند، شربت شهادت را نوشیده اند و قهقهه مستانه سر دادهاند آنوقت ما راحت در خانه خود لم داده ایم و انگار نه انگار. مگر خون ما از این برادران رنگین تر است؟ مگر ما هیچکدام مسئولیتی برای دفاع از نوامیس شیعه نداریم؟ چه جوابی در محضر الهی و ساحت ائمه اطهار (ع) برای بی خیالی خودمان داریم؟ نکند باب شهادت دوباره به روی ما باز شده و ما دنیا زده ها از آن غافلیم؟ البته ممکن است کسی در پاسخ بگوید : بله ما دوست داریم برای مجاهدت به سوریه یا عراق برویم اما ما را نمی برند. بله، همه را نمي برند و هرکس نیز سعادت جهاد را پیدا نمی کند لکن بالاخره باید چکار کرد؟ مگر می شود از کنار این واقعیت که هر روز پیکر مطهر شهیدی را به کشور می آورند و تشییع می کنند به سادگی گذشت؟ آنها کی هستند؟ کجا رفتند؟ برای چه رفتند؟ مگر می شود در برابر این خون ها بی تفاوت بود؟ چه روزهای سختی و چه غم سنگینی! امام زمان، خودت یاری مان کن. یا ما را هم در فهرست جهادگران حرم قرار بده، و یا راه حلی برای علاج این غم سنگین به ما معرفی کن.
من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا.
16 اردیبهشت 1394
بدون دیدگاه