پژوهشگر و مدرس فلسفه سیاسی و مطالعات فرهنگی و تمدنی
مقدمه:
در دنیای امروز، اینترنت به بخشی جداییناپذیر از زندگی فردی و اجتماعی انسانها تبدیل شده است. سیاستگذاری در حوزه دسترسی به اینترنت و اعمال محدودیتهای آن، نهتنها ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه پیامدهای عمیقی بر اعتماد عمومی، امنیت ملی و جایگاه کشور در نظام جهانی دارد. تصمیمگیری درباره ادامه یا تغییر رویکرد فیلترینگ در ایران، نیازمند پاسخگویی دقیق و کارشناسانه به چندین پرسش کلیدی است که آینده این سیاست را رقم خواهد زد. در ادامه یازده پرسش کلیدی مطرح میشود. به نظر میرسد تصمیم گیری درباره تداوم یا عدم تداوم فیلترینگ، مستلزم پاسخگویی تخصصی به سئوالات زیر است :
یک. کاربران شبکه اینترنت هم اکنون چه میزان از وی.پی.ان و فیلترشکن استفاده میکنند؟ این میزان استفاده چه پیامهایی برای مسئولان دارد؟ ضمناً اگر فروش وی. پی. ان از سوی بخش هایی از نظام صورت نمیگیرد، آیا استفاده گسترده از وی.پی.ان خودش یک تهدید امنیتی بزرگ نیست؟
دو. با وجود فیلترشدن برخی پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی محبوب، چند درصد از مردم، همچنان از آنها استفاده می کنند؟
سه. چند درصد از مردم تداوم فیلترینگ را به نفع خودشان از جهات
گوناگون نمی دانند و چرا؟
چهار. از جهت حقوق اساسی، محروم کردن مردم از اینترنت آزاد به «صورت دائمی» امکان پذیر است یا خیر؟ از سوی دیگر، حقوق بین الملل چقدر در جهت ملزم سازی پیام رسان های خارجی به قوانین داخلی ظرفیت دارد و آیا از این ظرفیت تاکنون استفاده شده است؟
پنج. خسارات ناشی از سرخوردگی جوانان به خاطر محرومیت از اینترنت نامحدود و بهرهگیری از امکان های نو به نوی جهانی، نسبت به نفع فیلترینک برای کشور بیشتر است یا کمتر؟
شش. در صورت استفاده ارزان و فراگیر مردم از اینترنت رایگانِ ماهواره های استارلینک، فیلترینگ چه سرنوشتی پیدا میکند و در اینصورت آلترناتیو دولت چیست؟ آیا نمی توان آلترناتیو مزبور را از همین الان فعال کرد؟
هفت. آیا فیلترینگ راهی برای سرپوش گذاشتن بر روی ضعفها و تاتوانی های فرایند تعلیم و تربیت و فعالیت های فرهنگی نبوده است؟ آیا با سرمایهگذاری فرهنگی هوشمندانه و فراگیر، بخش مهمی از نیاز منطقی به فیلترینگ منتفی نمی شود؟
هشت. چه راهی بهتر از جلب اعتماد مردم به دولت، آگاهی بخشی صحیح و حرفهای، و مشارکت طلبی خود مردم، می تواند جلوی تهدیدات فرهنگی یا سیاسی- امنیتی ناشی از شبکه های اجتماعی را به جدّ کاهش دهد؟
نه. استفاده از اینترنت کودک و نوجوان با طراحی جذاب و نظرخواهی مستمر از والدین نمی تواند بخشی از نگرانی های اینترنت آزاد را مرتفع کند؟
ده. راههای تقویت سپرهای امنیتی که کشورهای دیگر برای کاهش آسیبپذیری در برابر حملات سایبری استفاده می کنند، چقدر در ایران قابل استفاده است؟
یازده. آیا می توان ضمن رفع فیلترینگ، ابتدا شبکه ملی اطلاعات را برای گردش اطلاعات و خدمات دولتی فعال سازی نموده و سپس با جداسازی بخش های مهم و حیاتی ( شبکه آب، برق، گاز، سوخت، بانک ها و غیره ) از شبکه جهانی اینترنت و انتقال کامل آن به شبکه ملی اطلاعات، امنیت کشور در برابر حملات سایبری را به جد بالا برد؟
جمعبندی:
سیاست فیلترینگ، بهعنوان ابزاری برای مدیریت فضای مجازی، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت به اهدافی دست یابد، اما در بلندمدت نیازمند بازنگری جدی است. تجربه نشان داده که این رویکرد، بدون همراهی با اقدامات فرهنگی، زیرساختی و حقوقی مؤثر، میتواند پیامدهای ناخواستهای مانند کاهش اعتماد عمومی، سرخوردگی جوانان، و تهدیدات امنیتی ناشی از دور زدن محدودیتها را به دنبال داشته باشد.
در این جهت، تاملاتی از قبیل تاملاتی که پرسشهای یازدهگانه فوق فرصت آنرا فراهم می کند، می تواند راهگشا باشد. نتیجه برخی از تاملات شاید به شرح زیر قابل تصور باشد:
1. ضرورت تحلیل کارشناسانه و همهجانبه: تصمیمگیری درباره تداوم یا رفع فیلترینگ، نیازمند درک بهتر پیامدهای اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی آن است. پرسشهای مطرحشده نشان میدهند که فیلترینگ تأثیرات گستردهای فراتر از امنیت دارد و نیازمند ارزیابی عمیقتری است.
2. پرسش از کارآمدی و پیامدها:
باید پرسید آیا سیاست فیلترینگ تاکنون اهداف مورد نظر را محقق کرده یا باعث آسیبهای اجتماعی، سرخوردگی جوانان، تهدید امنیتی ناشی از ویپیانها، آثار درآمدهای نامشروع گسترده ناشی از فروش وی.پی.انها از سوی افراد نزدیک به نظام، و کاهش اعتماد عمومی شده است؟
3. نگاه جایگزینی و راهحلمحور:
به جای صرفاً تکیه بر فیلترینگ، باید راهحلهای جایگزین مانند اعتمادسازی، تقویت آموزش فرهنگی، استفاده از ظرفیتهای بینالمللی، و تقویت زیرساختهای امنیتی مدنظر قرار گیرد.
4. تعادل میان امنیت و آزادی:
ما در مواجهه با این پدیده باید میان حفظ امنیت ملی و رعایت حقوق شهروندان- با تأکید بر پیامدهای حقوقی و اجتماعی فیلترینگ دائمی- تعادل ایجاد کنیم.
آنچه در سیاستگذاری ها نباید مورد غفلت قرار گیرد، وجود رضایت عمومی است. چنانچه در جامعهای حتی در آنچه توسط عدهای خیر و مصلحت عموم تلقی میشود، رضایت عمومی مدنظر قرار نگیرد، آثار آن نه تنها توقع سیاستگراران را برآورده نمی کند، بلکه آثار منفی جانبیای به دنبال دارد که جبران آن به سادگی ممکن نیست.
5. آیندهنگری در مواجهه با فناوریهای نوین:
با ظهور فناوریهایی مانند اینترنت ماهوارهای، ادامه سیاستهای فعلی ممکن است ناکارآمد شود و دولت باید از هماکنون به فکر آلترناتیوهای عملی باشد. این آلترناتیوها که احتمالا عمدتا آموزشی و فرهنگی است، می تواند از الان اجرایی شده و جای فیلترینگ را بگیرد. فقط کافی است تا درصدی اندک از درآمد هنگفت اینترنت فروشی به امور آموزشی و فرهنگی اختصاص پیدا کند.
رضا غلامی
۱۴ آذرماه ۱۴۰۳
محل انتشار : روزنامه فرهیختگان ۱۸ آذرماه ۱۴۰۳
بدون دیدگاه