گرفتار یک بروکراسی کمیّت‌گرای ضد نوآوری هستیم!

دکتر رضا غلامی
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رئیس سابق دبیرخانه جشنواره بین‌المللی فارابی
جشنواره بین‌المللی فارابی یکی از معتبرترین رویدادهای آکادمیک در عرصه علوم انسانی است و در سال‌های اخیر روندی رو به رشد داشته است. این افتخار را داشتم که دو دوره متوالی ریاست دبیرخانه دائمی این جشنواره را بر عهده داشته باشم. خدمت همکاران عزیز به ویژه دکتر غیاثی، رئیس محترم دبیرخانه جشنواره و دکتر عباس زاده رئیس گرامی کمیته علمی جشنواره به خاطر برپایی جشنواره در این ایام تبریک و خداقوت عرض میکنم. جشنواره فارابی فرایند داوری دقیق و پیچیده ای دارد و چند صد استاد برجسته هر سال در برپایی آن زحمات فراوانی را متقبل میشوند.

امید دارم وعده وزارت محترم علوم، تحقیقات و فناوری مبنی بر «هم‌سطح‌سازی» جایگاه جشنواره فارابی با جشنواره خوارزمی (که در حوزه علوم پایه و فنی برگزار می‌شود)، محقق گردد و جشنواره فارابی در آینده نزدیک، در جایگاه مناسب تر و اثربخش تری قرار گیرد.

بعد از این مقدمه، قصد دارم به چند نکته اساسی بپردازم:

۱. کیفیت پایین پژوهش‌ها و عدم نوآوری در علوم انسانی

جشنواره فارابی طی سال‌ها در برخی از رشته‌های علوم انسانی یا نامزدهای شایسته‌ای برای اعطای جوایز ندارد یا تنها به رتبه‌های پایین‌تر جوایز اختصاص می‌یابد. این واقعیت، نشان‌دهنده افت شدید کیفیت در برخی از این رشته‌هاست. پژوهش‌های بدیع و نوآورانه اندک‌اند و حتی تحلیل‌های انتقادی و به‌روز از ادبیات علمی جهان به ندرت در این عرصه دیده می‌شود. دلایل این وضعیت متنوع‌اند، اما از مهم‌ترین آنها می‌توان به فقدان رویکرد پژوهشی مؤثر در دانشگاه‌ها اشاره کرد. متأسفانه، در فرآیند ارتقای اعضای هیأت علمی، گرفتار بروکراسی کمیّت‌گرای ضد نوآوری شده‌ایم؛ بروکراسی‌ای که ظاهر شیک و پژوهش‌گرا به علوم انسانی می‌دهد، اما در باطن، آن را از محتوای خلاقانه تهی می‌کند.
دیگر علت کلیدی این وضعیت، کمبود بودجه پژوهشی است. رؤسای دانشگاه‌ها می‌توانند پاسخ دهند که طی ده سال اخیر، چه مقدار از بودجه پژوهشی کشور به علوم انسانی اختصاص یافته و چند پژوهش‌گر جوان یا دانشجوی دکترا زیر نظر اساتید برجسته، در پروژه‌های علمی تحول‌آفرین شرکت داشته‌اند؟ عامل دیگر، غیاب گفت‌وگوهای علمی-انتقادی در دانشگاه‌هاست که عملاً این گفت‌وگوها یا از میان رفته یا کم‌رمق شده‌اند. پیشرفت‌های علوم انسانی در جهان، به شدت متأثر از این تعاملات آزاد، انتقادی و علمی هستند، اما در ایران چنین گفت‌وگوهایی یا وجود ندارند یا جنبه تزئینی دارند. افزون بر این، برخی نهادهای امنیتی نیز با محدود کردن فضای آزاداندیشی، مسیر نقد و تعامل علمی را مسدود کرده‌اند، به‌طوری‌که اساتید در معرض فشار و پرونده‌سازی قرار می‌گیرند، چنان‌که خود من نیز با این مشکل مواجه شدم. این رویکرد، جان علوم انسانی را تهی کرده و نتایج جشنواره فارابی نشان‌دهنده نشانه‌های آشکار این زوال است.

۲. توسعه بی‌رویه تحصیلات تکمیلی در علوم انسانی

سؤال اساسی اینجاست: در شرایطی که توانایی تأمین آموزش‌های پژوهش‌محور با استانداردهای بین‌المللی را نداریم، چرا هر ساله با چنین حجم عظیمی، دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا را جذب می‌کنیم؟ جذب دانشجوی تحصیلات تکمیلی باید به‌طور جدی محدود شود و شرایط ورود، مطابق با معیارهای استاندارد باشد. این معیارها شامل حضور اساتید برجسته، منابع به‌روز، کتابخانه‌های مناسب و امکان دسترسی به فرصت‌های مطالعاتی داخلی و بین‌المللی است. متأسفانه، در حال حاضر بسیاری از فارغ‌التحصیلان حتی از دانشگاه‌های دولتی، به دلیل ضعف علمی، به جای تقویت، مایه‌ی سرافکندگی نظام آموزشی کشور شده‌اند.

۳. پیوند ضعیف میان نظام دانشگاهی و حکمرانی

پیشرفت آموزش و پژوهش مستلزم پیوند عمیق و واقعی با میدان عمل است. به‌عنوان فردی با تجربه در هر دو حوزه نظری و عملی، معتقدم که این تعامل دو‌سویه ضروری است. اگر نظریه‌پردازان از حوزه عمل جدا باشند، احتمال خطا در نتایج پژوهش‌های آنان به‌شدت افزایش می‌یابد. بنابراین، تقویت علوم انسانی نیازمند برقراری مسیری دو‌طرفه میان عرصه نظر و عمل است؛ مسیری که بخشی از ایجاد آن، در اختیار دولت قرار دارد و بدون حمایت و تصمیمات مناسب از سوی دولت، تحقق نمی‌یابد.

جمع‌بندی

شاید به عنوان جمع‌بندی بتوان گفت که جشنواره فارابی، به عنوان نماد علوم انسانی نیازمند دست‌یابی به جایگاه شایسته خود در مقایسه با جشنواره‌های مشابه در سایر علوم است. از سوی دیگر، مشکلاتی همچون بروکراسی کمّی‌نگر، کمبود بودجه پژوهشی، کیفیت پایین برخی رشته‌ها و جذب بی‌رویه دانشجویان تحصیلات تکمیلی، از جمله موانع اصلی رشد و توسعه کیفی در علوم انسانی است. همچنین، ضعف ارتباط میان حوزه‌های نظری و عملی و نبود فضای گفت‌وگو و نقد سازنده، از ظرفیت‌های بالقوه این رشته‌ها کاسته است. برای ارتقای واقعی این حوزه، لازم است وزارت علوم و دیگر نهادهای مسئول، با سیاست‌گذاری هوشمندانه و حمایت‌های هدفمند، به جایگاه بایسته علوم انسانی توجه کنند و مسیر شکوفایی آن را هموار سازند.

منتشر شده در ویژه‌نامه روزنامه اطلاعات برای پانزدهمین جشنواره بین‌المللی فارابی، آذر ۱۴۰۳

https://r-gholami.ir/?p=3645