پس از ۲۴ خرداد

یکی از مهم‌ترین نقاط تمحض اصولگراها برخورداری از سعه صدر کافی و جذب وسیع و البته پایدار از اقشار میانه یا خاکستری با پوشش گفتمانی مناسب، و وسعت بخشیدن به قلمرو و دایره نفوذ فرهنگی و به تبع آن، سیاسی خود در کشور است.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس حجت‌الاسلام رضا غلامی رئیس مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلام صدرا درباره حماسه سیاسی 24 خرداد یادداشتی را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داد که در ادامه می‌آید:

1) حضور با شکوه مردم فهیم ایران در انتخابات ریاست جمهوری، یکبار دیگر تعهد عمیق آنها به نظام اسلامی و هوشمندی آنها در برابر تحرکات تبلیغی دشمنان کینه توز ملت ایران را نشان داد. این بار، کسانی که چهار سال پیش با ادعای واهی تقلب، به تحقیر آراء مردم و ستیز با جمهوریت ومردم سالاری پرداختند، مجبور به اعتراف صریح درباره سلامت کامل انتخابات در ایران و اظهار پشیمانی از برخورد گذشته خود شدند. از طرف دیگر، نامزدهای ناموفق در این انتخابات، ضمن قبول نتایج و تبریک سریع به رئیس جمهور منتخب، رفتار زشت و نامشروع میر حسین موسوی، کروبی و جانبداران آنان در در انتخابات قبلی را مردود اعلام کردند. تردیدی نیست که صرف نظر از نامزد پیروز در انتخابات، پیروز اصلی ملت ایران بود که با لبیک به دعوت رهبر عظیم‌الشان به پای صندوق‌ها آمدند و با آزادی کامل به نامزد مورد نظر خود رای دادند. مطمئنا تا زمانیکه ملت بزرگوار ایران از چنین تعصب و غیرتی درباره نظام اسلامی و دینی برخوردار باشند، و با شور و عقلانیت در صحنه حاضر شوند، این کشور در برابر دشمنی‌های قدرت‌های سلطه‌گر و خواست نامشروع آنها برای نادیده گرفتن حقوق مسلم ملت ایران در عرصه‌های گوناگون، بیمه خواهد بود.

2) آقای حسن روحانی، به عنوان رئیس جمهور منتخب ملت ایران مسئولیت بسیار سنگینی را به دوش گرفته‌اند. ایشان باید توجه کنند که این دوران، با دوران سازندگی و اصلاحات ازجهات گوناگون متفاوت است و با طرز تفکر و روش‌های آن دوران نمی‌توان کشور را اداره کرد. اولا هم اکنون کشور در شرایط پیشرفت جهشی قرار دارد و این پیشرفت به خصوص در عرصه علمی- فناوری نباید به هیچ وجه با کندی و رکود روبرو گردد.ثانیا اگر ملت ایران در مسیر پیشرفت جهشی قرار گرفته است، مرهون ایستادگی در برابر مطالبات ناموجه قدرت‌های سلطه گر غربی، اتکاء به تعالیم مترقی اسلام و ایمان و اعتماد به توانایی‌های ایرانی است، بنابراین هر گفتار و رفتاری که از آن بوی انفعال و وادادگی در برابر سلطه گران، کم توجهی به ارزش‌های اسلامی و یا عدم باور و اتکا به استعدادهای ایرانی به مشام برسد می تواند پیشرفت کشور را با اختلال روبرو سازد. ثالثا کشور طی سالهای گذشته در حال گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد مردمی، توزیع عادلانه امکانات در اقصی نقاط کشور، محرومیت زدایی و هدفمندی یارانه‌های است که در دوران سازندگی و اصلاحات به نحو مساوی میان فقیر و غنی تقسیم می‌شد؛ این شرایط، به طور طبیعی الزاماتی را برای مدیریت اقتصادی کشور طی چهار سال آینده بوجود آورده که باید دولت جدید به الزامات مزبور توجه داشته باشد. عنایت به این واقعیت ضروری است که مردم از «بالاشهر سالاری» و تبدیل کشور به شمال و جنوب به ستوه آمده‌اند و دیگر حاضر به تحمل توسعه «اشرافیگری» که بذر آن در دوران سازندگی پاشیده شد، نیستند. رابعاً ایشان در این انتخابات، تنها اندکی بیش از نیمی از آراء رای‌دهندگان را به خود اختصاص داده‌اند؛ یعنی حدودا نیمی دیگر از رای‌دهندگان، طرز تفکر ایشان و کسانی که پشت ایشان قرار گرفته‌اند را نمی‌پسندند؛ با این ملاحظه، هرچند روحانی یک اصلاح‌طلب نیست لکن نادیده گرفتن علایق رقبا و اتخاذ سیاست‌ها و روش‌های افراطی – یا بکارگماری عناصر تندرو- در جهت پیاده‌سازی یکسویه اندیشه‌های شبه اصلاح‌طلبانه به خصوص در عرصه سیاسی و فرهنگی می‌تواند با موانع جدی مواجه گرددشود؛ با این وصف، میانه‌‌روی حقیقی و محترم شمردن حقوق مخالفین طرز تفکر منتسب به رئیس جمهور منتخب می‌تواند به ایشان در مدیریت موفق کشور کمک شایانی نماید. در این میان، طبیعی است هر کس که تعهد و دلبستگی حقیقی به کشور دارد چه به آقای روحانی رای داده باشد و چه رای نداده باشد، موظف به حداکثر همکاری با وی در چارچوب سیاست‌های کلی نظام و قانون است و یقینا دولت جدید به ویژه از ناحیه اصولگرایان رفتار غیرمنطقی و مغایر با قانون مشاهده نخواهد کرد.

3) اصولگرایان به دلایل گوناگون در این انتخابات شکست خوردند؛ این دلایل در جای خود قابل بحث و بررسی است؛ اما این شکست به هیچ‌وجه نباید به ناامیدی و یا کاهش فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی آنها منجر شود؛ اولا، لازم است هرچه سریع‌تر نقاط ضعف و قوت خود را به نحو موشکافانه شناسایی و برای رفع نقاط ضعف، و تقویت نقاط قوت خود برنامه‌ریزی کنند. ثانیا، ضروری است در کادر رهبری خود تجدیدنظر کرده و میدان را برای ورود نسل جدید، ثابت قدم، هوشمند و جوان برای رهبری صحیح اصولگرایی مهیا سازند. نباید شک کرد که مدیریت فعلی اصولگرایان از کارایی و ذکاوت لازم برخوردار نیست و در این انتخابات این واقعیت بیش از پیش روشن شد. ثالثا، ضمن بازنویسی و تخلیص مانیفست خود، به متشکل و هم‌ آهنگ کردن نیروها در کل کشور پرداخته و در قالب یک برنامه جدید و استفاده از ادبیات نو، از تمامی ظرفیت‌های قانونی برای گسترش کمی و کیفی فعالیت‌های خود به ویژه در عرصه فرهنگی بهره‌برداری نمایند. باید توجه داشت، از این پس، یکی از مهم‌ترین نقاط تمحض اصولگراها برخورداری از سعه صدر کافی و جذب وسیع و البته پایدار از اقشار میانه یا خاکستری با پوشش گفتمانی مناسب، و وسعت بخشیدن به قلمرو و دایره نفوذ فرهنگی و به تبع آن، سیاسی خود در کشور است. مهم این است که اصولگراها درک کنند، پایه فعالیت‌های سیاسی در ایران فرهنگ است و بی‌توجهی به کار صحیح فرهنگی طی 8 ساله گذشته و نادیده شمردن نصایح دلسوزان در این زمینه، یکی از مهم‌ترین عوامل شکست آنها در این انتخابات به شمار می‌رود لذا در چهار سال آینده، علی‌رغم مضایقی که به طور طبیعی برای فعالیت فرهنگی برای اصولگراها بوجود خواهد آمد، باید به سمت نوسازی مراکز فرهنگی تحت اختیار رفته و با بکارگماری مدیران توانمند و انتخاب مسیری تازه برای فعالیت‌های این مراکز، به جبران مافات اهتمام نمایند.

https://r-gholami.ir/?p=72