پژوهشگر و مدرس فلسفه سیاسی و مطالعات فرهنگی و تمدنی
زمانیکه من با مهدی نصیری بر سر خزعبلاتی که از پایگاه اخباریگری و مکتب تفکیک بر ضد فلسفه میگفت رویارو شدم، او همچنان مورد حمایت مالی و معنوی مجموعه های مرتبط با نظام بود.
فراموش نمی کنم سایتی را که وابسته به یک تشکیلات فوق انقلابی است ( و جالب اینکه آقای نصیری عضو هیات مؤسس آن هم بود ) حاضر به انتشار یکی از پاسخ های من به نصیری نشد و آنرا ( با درج همین نکته ) برای انتشار برای یکی از خبرگزاری ها فرستادم!
فراموش نمی کنم که در همان سایت کذایی، بخش کامنتهای سایت در زیر نقد من به آقای نصیری را بدون هیچ محدودیتی باز کردند و به شکل سازماندهی شده من را به خاطر نقد اعلیحضرت! نصیری مورد فحاشی قرار دادند.
در آن زمان، متوجه بخشی از آنچه در ذهن مهدی نصیری در چرخش بود شدم اما بعضی از سوپر انقلابی ها که اگر نام آنان را ببرم تعجب میکنید، محکم از او حمایت می کردند.
الان، همان آقایانِ سوپر انقلابی که از مهدی نصیری حمایت میکردند و به عبارت درست تر، او را میپرستیدند، و طبیعی بود که نقد صریح و علمی من به نصیری، فشارشان را بالا برده باشد، به بنده تکه میاندازند که فلانی روشنفکر شده!
آقایان! اگر نمیدانستید بدانید بنده از اول هم مانند شما متحجر نبودم و الان هم خوشبختانه نیستم. یک حقیقتگرا هستم و در بیان حقیقت، و نقد عالمانه و سازنده، نه ترسی دارم و نه لکنت زبان دارم.
من کاملاً موافق گفتگوی آزاد، باز و انتقادی هستم اما نقد، اصول و روشی دارد که اگر رعایت نشود تبدیل به خرعبلبافی میشود.
حال، قصد نقد نصیری را ندارم چرا که وقت خود را ارزشمند تر از نقد او می دانم. نصیری خودش نقد خودش هست! بهترین روش مواجهه با او، این است که به نصیری یک شبکه بدهند تا صبح تا شب در آن خرعبلات خود را تکرار کند.
البته اگر روزی قصد نقد نصیری را داشته باشم حتما او را علمی و روشمند نقد می کنم و البته چنانچه سخن درستی داشته باشد آنرا نفی نمی کنم.
اکنون، تنها یک حرف برای جوانان دارم و آن اینکه ببینید ستیز با فلسفه ( نه نقد آن )، چه بر سر انسان می آورد و چگونه مغز را مریض میکند!
یک شاگرد ضد فلسفه را به یک منبع خزعبل بافی تبدیل می کند که روز و شب، درست و غلط را به هم می بافد؛ مملو از تناقضات است. دروغ گفتن را برای هدف خود عیب نمی داند؛ موتور تولید مغلطه و سفسطه است؛ فراوان بی سند و مدرک حرف می زند؛ به راحتی هر چیزی را تعمیم می دهد. از افراطگرایی در حال انفجار است؛ نفرت و کینه ای که احتمالا دلیل آن را می دانم، تحجر سابق او را مضاعف ساخته است.
بدون دیدگاه