به افتخار مک‌اینتایر: گفت‌وگویی با سنت فضیلت در روزگار معاصر

 (به مناسبت درگذشت او)

دکتر رضا غلامی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

 

مقدمه

جهان امروز، با پیچیدگی‌های فزاینده اقتصادی، تکنولوژیک و فرهنگی، پرسش از جایگاه و کارکرد اخلاق را بیش از پیش برجسته کرده است. مدرنیته، هرچند با چالش‌هایی در حوزه اخلاق همراه بوده، نباید یکسره به‌عنوان عامل تضعیف اخلاق دیده شود. جوامع مدرن، از اسکاندیناوی تا ژاپن، نمونه‌هایی موفق از نهادینه‌سازی اخلاق، تقویت عدالت اجتماعی و ارتقای سرمایه اجتماعی را نشان داده‌اند. با این‌حال، نیاز به بازخوانی مفاهیم اخلاقی در بستری فراتر از قراردادگرایی و فردگرایی همچنان پابرجاست.

آرای آلستر مک‌اینتایر، با وجود نقدهایی که بر آنها وارد است، دریچه‌ای برای گفت‌وگو با سنت‌های اخلاقی و احیای نگاه فضیلت‌محور به زندگی انسانی می‌گشایند. این یادداشت، به پاس این افق، گفت‌وگویی نقادانه با اندیشه‌های او را دنبال می‌کند و به اهمیت متفکرانی می‌پردازد که چون او به بازاندیشی اخلاق در روزگار معاصر اهتمام دارند.

چرا مک‌اینتایر مهم است؟

آلستر مک‌اینتایر، فیلسوفی که با آثارش چون پس از فضیلت پرسش‌های بنیادین درباره اخلاق در جهان مدرن مطرح کرد، از آن‌رو اهمیت دارد که جرأت به چالش کشیدن پیش‌فرض‌های مدرنیته را داشت. او با نقد گسست اخلاق مدرن از سنت‌های تاریخی، ما را دعوت می‌کند تا درباره ریشه‌های اخلاقی‌مان تأمل کنیم. مک‌اینتایر نه‌تنها فروپاشی مفهومی در گفتمان اخلاقی مدرن را نشان داد، بلکه راهی برای بازسازی آن پیشنهاد کرد: بازگشت به مفهوم فضیلت، که در آن انسان به‌عنوان موجودی روایت‌مند در بستر اجتماع و تاریخ فهمیده می‌شود.

اهمیت مک‌اینتایر در این است که او ما را به پرسشگری از خودمان و جهانمان واداشت. در جهانی که فناوری، مصرف‌گرایی و فردگرایی گاهی ارزش‌های انسانی را به حاشیه می‌رانند، نیاز به متفکرانی چون او بیش از پیش احساس می‌شود. چنین متفکرانی:

  • نقد عمیق ارائه می‌دهند: آن‌ها با نگاهی ژرف به ساختارهای اجتماعی و فلسفی، ما را از خودباختگی در برابر جریان‌های غالب مدرن بازمی‌دارند.
  • گفت‌وگو را احیا می‌کنند: با پیوند دادن سنت و مدرنیته، فضایی برای گفت‌وگوی بین‌نسلی و بین‌فرهنگی ایجاد می‌کنند که در آن ارزش‌های مشترک انسانی بازتعریف می‌شوند.
  • الهام‌بخش عمل‌اند: با تأکید بر فضیلت و عمل اجتماعی، ما را به سوی زندگی مسئولانه‌تر و معنادارتر سوق می‌دهند.

ما به متفکرانی چون مک‌اینتایر نیاز داریم، زیرا آن‌ها ما را به بازاندیشی در معنای زیستن دعوت می‌کنند و یادآور می‌شوند که اخلاق، نه امری انتزاعی، بلکه نیرویی زنده و پویا در شکل‌دهی به جامعه و هویت انسانی است.

بازاندیشی در اخلاق: از گسست معنا تا بازسازی روایت

مک‌اینتایر بر این باور است که اخلاق مدرن، با گسست از سنت‌های تاریخی، دچار ازهم‌گسیختگی مفهومی شده است. او با رجوع به سنت فضیلت‌گرای یونانی، انسان را موجودی روایت‌مند در بستر اجتماع بازتعریف می‌کند. این دیدگاه، هرچند نقدهایی به آن وارد است، پیشنهادی ارزشمند ارائه می‌دهد: بازسازی هویت اخلاقی از طریق پیوند با سنت و اجتماع.

با این‌حال، نباید به تعمیم‌های کلی درباره «فروپاشی اخلاق در جهان مدرن» بسنده کرد. تجربه‌های موفق جوامع مدرن در تقویت آموزش اخلاق، سلامت نهادها و مسئولیت‌پذیری عمومی نشان می‌دهد که اخلاق در بسترهای مدرن نیز می‌تواند شکوفا شود، به‌شرطی که زیرساخت‌های اجتماعی و نهادی آن فراهم باشد. برای مثال، نظام‌های آموزشی در فنلاند یا سیاست‌های اجتماعی در ژاپن نشان‌دهنده امکان هم‌زیستی مدرنیته و اخلاق هستند.

فضیلت، سنت و عمل: گفت‌وگویی ممکن با مک‌اینتایر

با وجود نقدهایی به تحلیل‌های تاریخی و گاه بدبینانه مک‌اینتایر، نگاه او به سه عنصر بنیادین اخلاقی شایسته توجه است:

  • فضیلت: صفتی درونی که خیر را در زندگی فردی و جمعی محقق می‌کند؛
  • سنت: بستری برای فهم عقلانی و تاریخی معنا و ارزش‌ها؛
  • عمل اجتماعی: میدانی برای پرورش شخصیت اخلاقی در تعامل با دیگران.

این عناصر در بسیاری از سنت‌های اخلاقی (فلسفی و فرهنگی) ریشه دارند و گفت‌وگو با آنها می‌تواند به بازسازی اخلاقی چندلایه و پویا کمک کند. مک‌اینتایر با تأکید بر این عناصر، ما را به بازاندیشی در چگونگی پرورش فضیلت در جهانی متنوع و چندفرهنگی دعوت می‌کند.

جمع‌بندی: احیای اخلاق در جهانی چندصدایی

اخلاق، امری تاریخی، اجتماعی و عمیقاً انسانی است. احیای آن در جهان امروز نیازمند بازاندیشی‌ای است که از دوگانه‌های کاذب سنت/مدرنیته فراتر رود. مک‌اینتایر، با وجود کاستی‌هایش، دعوتی است برای تأمل در ارزش‌های انسانی و بازسازی پیوند میان فرد، اجتماع و معنا. متفکرانی چون او، با نقدهای عمیق و پیشنهادهای سازنده‌شان، ما را به خلق بسترهایی برای پرورش فضیلت و مسئولیت‌پذیری تشویق می‌کنند. آنچه اهمیت دارد، نه بازگشت به گذشته یا ستایش بی‌چون‌وچرای مدرنیته، بلکه ساختن آینده‌ای است که در آن اخلاق به‌عنوان نیرویی زنده و پویا در خدمت انسان و جامعه قرار گیرد./

https://r-gholami.ir/?p=3717