پژوهشگر و مدرس فلسفه سیاسی و مطالعات فرهنگی و تمدنی
متن کامل سخنرانی دکتر رضا غلامی در کنفرانس سالانه آکادمی اروپایی دین، دانشگاه وین، ۱۱ ژوئیه ۲۰۲۵ با عنوان «اعتدال اسلامی: ترویج مدارا و همزیستی در جهانی چندفرهنگی»
حضور در این جمع برای من مایه خرسندی است. مایلم از تیم برگزارکننده کنفرانس و رئیس پنل به خاطر مدیریت عالی ایشان تشکر کنم.
مقالهام را در پنج بخش و پانزده نکته کلیدی ارائه خواهم داد. عنوان مقاله من چنین است: «اعتدال اسلامی: ترویج مدارا و همزیستی در جهانی چندفرهنگی»
در این مقاله، از دو واژه «مدارا» و «اعتدال» استفاده کردهام. باور دارم که اعتدال در زندگی اجتماعی، میتواند جلوهای دیگر از مداراست.
🟪 مقدمه: انتخابی تمدنی
در جهان بههمپیوسته امروز، مرزهای فیزیکی در حال کمرنگ شدناند، اما شکافهای فرهنگی و عاطفی همچنان پابرجا هستند. ما با پرسشی سرنوشتساز مواجهیم: آیا میتوانیم تفاوتهایمان را به فرصتی برای رشد تبدیل کنیم یا این تفاوتها موجب نفرت، ترس و درگیری خواهند شد؟ پاسخ به این پرسش، در پذیرش تفسیری متوازن از دین – بهویژه اسلام – نهفته است؛ تفسیری که بر اعتدال، عقلانیت و احترام به تنوع تأکید میورزد. در حقیقت، تفسیرهای گوناگونی از اسلام، مبتنی بر قرآن و سنت وجود دارد. یکی از این تفسیرها بر اسلام معتدل تأکید خاص دارد. این تفسیر، از تعصبات تاریخی و ذهنی فراتر میرود و با تکیه بر بنیادهای اسلامی در قرآن و سنت، راه را برای انطباق اسلام با نیازهای زمان هموار میسازد. این رویکرد، نهتنها عامل تفرقه نیست، بلکه اسلام را به مسیری برای وحدت و همزیستی تبدیل میکند.
🟦 گام اول: شناخت چالش – چرا مدارا امروز اهمیت دارد؟
اجازه دهید در این بخش از سخن، به چندین نکته کلیدی بپردازم :
۱. جهانی شدن، ارتباط ایجاد میکند، اما اعتماد نمیآورد. در واقع، جهانی شدن، مردم را به یکدیگر نزدیک کرده اما بدون سیاستهای فرهنگی فراگیر، میتواند به تنش، از دسترفتن هویت یا شکاف بینجامد. شهرهایی مانند جاکارتا و تورنتو نشان میدهند که سیاستهای خردمندانه چگونه میتوانند تنوع را به منبعی برای نوآوری و همزیستی تبدیل کنند. با این حال، جهانیشدن هنوز نتوانسته کثرتگرایی فرهنگی را – ابتدا در نظر و سپس در عمل – واقعاً پشتیبانی کند، بلکه اغلب میکوشد جهان را یکدست سازد. همین امر باعث شده بسیاری از فرهنگها و جوامع، در برابر جهانی شدن مقاومت کنند، زیرا احساس میکنند هویت منحصربهفردشان نادیده گرفته یا تهدید شده است.
۲. تنوع میتواند خلاقیت را برانگیزد و منازعه را کاهش دهد. در جوامع باز، تنوع فرهنگی، موجب شکوفایی خلاقیت میشود، چنانکه در اقتصادهای پویا مانند لندن و استانبول مشاهده میشود. اما در جوامع بسته، همین تفاوتها میتوانند به انزوا یا افراطگرایی بینجامند، اگر بهدرستی مدیریت نشوند.
۳. مدارا شرط پایداری است، نه تجمل. در حقیقت، مدارا، یک انتخاب لوکس نیست؛ بلکه مانند اکسیژن برای جامعه، ضروری است. کشورهایی مانند مالزی و اتریش نشان دادهاند که احترام متقابل، صلح و شکوفایی را بههمراه میآورد. اسلام معتدل با این نیاز هماهنگ است و با تکیه بر اصول عدالت اسلامی، حکمرانی فراگیر و هماهنگی اجتماعی را تقویت میکند، بدون آنکه نیازمند چارچوب سکولارِ جدا از دین باشد.
مایلم توجه شما را به این نکته پراهمیت جلب کنم:
گرچه رابطه اسلام و سکولاریسم نیازمند بازنگری جداگانه است، اما در اینجا باید از سه خطا پرهیز کنیم: نخست، سکولاریسم صفر و صدی نیست – مراتبی دارد، پس نباید آن را سیاه و سفید دید. مرتبه ای از آن، صرفاً بر اسلام منهای عقل گریزی، خرافاتگرایی و تقدس دهی های غیر منطقی تاکید دارد که حتماً مورد قبول من نیز هست. دوم، همه اشکال سکولاریسم لزوماً با اسلام اجتماعی در تعارض نیستند. سوم، اسلام اجتماعی میتواند با اعتدال همساز باشد.
🟨 گام دوم: دین – سرچشمه وحدت یا تفرقه؟
در ادامه نکات قبلی، لازم می دانم در پاسخ به این پرسش نیز نکاتی را مطرح کنم :
۴. دین میتواند پیوند ببندد یا جدایی بیفکند – بسته به تفسیر آن.
دین توان آن را دارد که پل بسازد یا دیوار. اسلام معتدل راه وحدت را برمیگزیند، با پذیرش تنوع و گفتوگو، بر مبنای ارزشهای جهانشمول اسلام.
۵. اسلام به عدالت و نیکی با همگان سفارش میکند.
قرآن (۶۰:۸) به مسلمانان دستور میدهد با کسانی که در صلح زندگی میکنند، با نیکی و عدالت رفتار کنند. این اصل، بنیانی روشن برای همزیستی در جوامع چندفرهنگی فراهم میآورد.
۶. حضرت محمد (ص) الگویی برای همزیستی بود.
قانون اساسی مدینه که توسط پیامبر اسلام تدوین شد، مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و دیگران را در یک جامعه مشترک گرد آورد. این سند نشان میدهد که اسلام، ذاتاً از همزیستی بر پایه احترام متقابل حمایت میکند.
در اینجا نکتهای کلیدی را با شما در میان میگذارم:
در اسلام معتدل، پلورالیسم یا تکثرگرایی در فهم و عمل دینی، اصلی محوری است. این رویکرد، امکان تنوع در اندیشه و رفتار را فراهم میسازد. در واقع، مهمترین سازوکار تحقق اعتدال، نهادینهسازی پلورالیسم است.
همانگونه که شماری از اندیشمندان اسلامی توضیح میدهند: «پلورالیسم دو اصل تحولآفرین دارد: نخست، فهم دینی نسبی است و دوم، هیچ دینی مدعی تمام حقیقت مطلق نمیتواند باشد. در واقع، همه ادیان بهرهای از حقیقت دارند.»
این نگاه، به احترام متقابل، گفتوگو و در عین حال، حفظ باورهای بنیادین اسلامی کمک میکند.
🟩 گام سوم: بازاندیشی در مدارا – از گفتوگو تا هدایت الهی
برای بازاندیشی در مدارا نیز توجه به این نکات ضروری است :
۷. مدارا یعنی گفتوگوی اصیل.
واقعیت این است که مقاله من از فیلسوف هانس گئورگ گادامر الهام گرفته است. شاید بتوان گفت فلسفه میانفرهنگی بهشدت وامدار اندیشههای اوست. گادامر تأکید میکرد که فهم، از دل گفتوگوی صادقانه میان دیدگاههای متنوع شکل میگیرد؛ اصلی که در اسلام معتدل نیز تکرار میشود، زیرا این نوع اسلام بر گفتوگو بهعنوان پلی برای عبور از شکافهای فرهنگی تأکید دارد.
در این میان، مؤثرترین راه برای ترویج اسلام معتدل، فراهمکردن بسترهای آزاد برای گفتوگو و افزایش درک صحیح از تعالیم آن است.
ایده محوری گادامر درباره اعتدال و توازن در دین، بر پایه «درهمتنیدگی افقها» (fusion of horizons) استوار است. او معتقد بود فهم متون و سنتهای دینی نه از طریق کنار نهادن باورهای خود، بلکه از طریق گفتوگوی خلاق میان زمینه تاریخی متن و چشمانداز معاصر شکل میگیرد.
در این چارچوب، اعتدال دینی موضعی ایستا نیست، بلکه فرآیندی پویا از تفسیر و بازتفسیر سنت، در پاسخ به چالشهای امروزین است.
گادامر تأکید دارد که این فرآیند تفسیری، مستلزم آن چیزی است که ارسطو آن را «فرونسیس» (phronesis) یا «خرد عملی» مینامد؛ توانایی داوری متوازن و متناسب با شرایط خاص. بنابراین، اعتدال دینی صرفاً موضعی اخلاقی نیست، بلکه عنصری ضروری برای فهم صحیح و استمرار سنتهای دینی در دنیای مدرن است.
پس، مهمترین راه برای گسترش اسلام معتدل، گشودن میدان گفتوگو و نوسازی و تعمیق فهم معاصر از اسلام است.
۸. قرآن بر شناخت متقابل تأکید دارد.
در آیه ۱۳ سوره حجرات، گوناگونی بهعنوان وسیلهای برای «شناخت متقابل» ستوده شده است. این آیه مسلمانان را به تعامل، یادگیری و پیوند میان تفاوتها دعوت میکند. همچنین آیه ۱۱ همان سوره، نسبتدادن عیب و تمسخر دیگران را نهی میکند و احترام را بنیانی برای مدارا میداند.
۹. عقل و ایمان در اسلام معتدل هماهنگاند.
میدانم که همواره تنشی جدی میان جنبش روشنگری – و در ادامه، مدرنیته – با ادیان وجود داشته است. اما اجازه دهید نکتهای را یادآور شوم:
جنبش روشنگری در همه تفسیرهایش، ضد دین نبود، بلکه با خرافات و توهماتی که به نام دین در جامعه ترویج میشد، مخالفت میکرد. همانگونه که در دائرهالمعارف فلسفه استانفورد آمده است: «هرچند گاه روشنگری دشمن دین معرفی میشود، اما دقیقتر آن است که بگوییم این جنبش، ناظر بر جنبههای خاص و تصادفی دین همچون خرافهگرایی، تعصب، افراطگرایی و ماوراءالطبیعهگرایی بوده است.»
اسلام معتدل، همچون اندیشمندان روشنگری، عقل را با ایمان تلفیق میکند، چنانکه در نمونه تاریخی اندلس – که گفتوگوی عقلانی و همزیستی در آن شکوفا بود – بهخوبی دیده میشود.
🟥 گام چهارم: عقلانیت و اعتدال – قلب اخلاق اسلامی
اما چرا باید عقلانیت و اعتدال را یکی از ستون های اصلی اسلام دانست؟
۱۰. عقل، محور اندیشه اسلامی است.
وقتی تعالیم اسلامی را با دقت بیشتری بررسی میکنیم، درمییابیم که «میتوان تفسیری از اسلام ارائه داد که چتر عقل را بهطور کامل بر آن بگستراند». به نظر میرسد ترسیم نسبت عقل و دین، کلید اعتدال در اسلام است.
افزون بر این، «تفسیر روشنگرانه از اسلام بهوضوح بیان میکند که دعوت اسلام کاملاً عقلانی است، و مؤمن کسی است که با استفاده از عقل و پس از بررسی کافی، اسلام را آگاهانه برگزیده است».
۱۱. عقل، مانع افراطگرایی است.
قرآن در آیه ۴۴ سوره نحل بر تأمل و اندیشه تأکید میکند و این، سپری در برابر خرافه، خشونت یا تصمیمهای هیجانی است. در واقع، اسلام معتدل با تقدمدادن به عقل، پاسخهایی متوازن و اخلاقی به چالشهای دنیای مدرن ارائه میدهد.
۱۲. اعتدال، ویژگی جامعه مسلمان است.
در آیه ۱۴۳ سوره بقره، مسلمانان بهعنوان «امت میانهرو» معرفی شدهاند؛ امتی که وظیفه دارد عادلانه، حکیمانه و متوازن رفتار کند. اگر از نگاه جزئی به اسلام دست برداریم و نگاهی جامعنگر داشته باشیم، درمییابیم که اعتدال در ذات اسلام است. در حقیقت، ما قصد نداریم «اعتدال» را به اسلام وارد کنیم! این نوع هویت بخشی به مسلمانان، هرگونه افراط را رد کرده و الگویی هماهنگ برای همزیستی ارائه میدهد.
🟫 گام پنجم: گامهای عملی برای ترویج مدارا
در ادامه، اجازه دهید وارد راهکارهای عملی شوم :
۱۳. تاریخ اسلام، امکان همزیستی را اثبات میکند.
قانون اساسی مدینه و جامعه چندفرهنگی اندلس نشان میدهند که اسلام از دیرباز از همزیستی جوامع گوناگون حمایت کرده است. این نمونهها میتوانند الهامبخش راهحلهای عملی امروز باشند.
۱۴. ترکیب اصول اسلامی با شیوههای نوین
ما میتوانیم مدارا را از راههای زیر ترویج دهیم:
۱۵. بازاندیشی در مدرنیته بر پایه حکمت اسلامی
همانطور که گفتم، مدرنیته لزوماً نباید دین را طرد کند. اروپا میتواند در صورت بسط فلسفه میانفرهنگی و تعمیق شناخت خود از اسلام، به بهترین شکل با اسلام معتدل همکاری و تعامل کند. با بهکارگیری ارزشهای اسلامیِ عدالت و رحمت، میتوان جهانی اخلاقی و فراگیر ساخت. نباید فراموش کنیم که امروزه همه ما در یک کشتی نشستهایم و سرنوشتی مشترک داریم. بنابراین باید از مطلقگرایی فکری و احساس برتری ذهنی دست برداریم.
🟩 توصیههای ویژه به آکادمی اروپایی دین
برای تعمیق و گسترش فرهنگ اعتدال در جوامع اسلامیِ اروپا، دو راهکار عملی قابل تأمل است:
۱. ترویج گفتوگوی اصیل میانفرهنگی و بینالادیانی
این گفتوگو باید فراتر از ظواهر و تشریفات باشد و بهصورت مستقل از کنترل دولتها انجام شود، با تمرکز بر اعتمادسازی، درک متقابل، و دغدغههای اخلاقی مشترک. نباید فراموش کنیم که: در یک گفتوگوی واقعی، هر دو طرف باید بپذیرند که طرف مقابل نیز سهمی از حقیقت دارد.
باید اذعان کنم که گفتوگوی بینالادیانی جدی در اروپا امروز یا افول کرده یا صرفاً جنبه تزیینی و غیرمؤثر یافته است.
۲. حمایت از نواندیشی دینی اصیل و متعهد
تقویت صداهایی از درون سنت اسلامی که ایمان، عقل، اندیشه اصلاحی و مسئولیتپذیری جهانی را درهم میآمیزند، برای ترسیم چشماندازی معتبر و آیندهنگر از اسلام معتدل ضروری است.
🟪 نتیجهگیری: اعتدال بهمثابه زبان مشترک جهانی
اعتدال اسلامی – ریشهدار در عقلانیت، عدالت و شفقت – صرفاً یک اصل راهنما برای مسلمانان نیست؛ بلکه پیامی است پرامید برای سراسر جهان. در عصری که با ترس، شکاف و درگیری شناخته میشود، آنچه بشریت نیاز دارد، صدای بلندتر نیست، بلکه صدای خردمندتر است.
اسلام معتدل، زبان صلح را سخن میگوید؛ تفاوت را به گفتوگو، تعارض را به همکاری، و ترس را به درک متقابل تبدیل میکند. با در آغوشکشیدن این رویکرد متوازن و فراگیر، درهایی را بهسوی آیندهای میگشاییم که در آن، تنوع نه باری برای مدیریت، بلکه نعمتی برای جشنگرفتن است.
از توجه شما سپاسگزارم. /