پژوهشگر و مدرس فلسفه سیاسی و مطالعات فرهنگی و تمدنی
سخنرانی دکتر رضا غلامی، مدرس ارشد فلسفه سیاسی، مطالعات فرهنگی و تمدنی، و رایزن فرهنگی ایران در رویداد «پیام همدلی و همبستگی برای جهان: بازنمایی سینمایی مجید مجیدی از محمد، پیامبر خدا»
به نام خدا
سلام به همه.
خوشحالم که همه شما را میبینم.
در این لحظات مبارک، در حالی که گرد هم آمدهایم تا هزار و پانصدمین سالگرد تولد پیامبر نجیب محمد (صلی الله علیه و آله) را گرامی بداریم، فرصتی بینظیر داریم تا بر یکی از درخشانترین جنبههای رسالت الهی او تأمل کنیم: «اسلام میانهرو».
شما میدانید که گرامیداشت محمد، پیامبر اسلام، به معنای گرامیداشت همه ادیان ابراهیمی است، زیرا همه آنها از همان مسیر پیروی کردهاند.این جوهر را میتوان در یک کلمه خلاصه کرد—میانهروی—که در هر بخش از اندیشهها، اعمال، اخلاق و شیوه زندگی پیامبر میدرخشد.
هنر در خدمت حقیقت
امروز، ما همچنین مقدمهای بر یک فیلم برجسته از کارگردان محترم مجید مجیدی را جشن میگیریم که دوران کودکی پیامبر اسلام را به زیبایی و هنرمندانه به تصویر میکشد.
این اثر هنری نه تنها صحنههای لطیف و الهامبخشی از انسانیت و عظمت اخلاقی پیامبر از سالهای اولیه زندگیاش را به تصویر میکشد، بلکه گامی مهم به سوی معرفی شخصیت واقعی او به جهان برمیدارد.
ما امیدواریم آقای مجیدی، با دیدگاه عمیق و تأثیرگذار خود، فیلمی دیگر درباره رسالت پیامبر بسازد تا جنبههای کمتر شناختهشده زندگی اخلاقی و تمدنساز او را به مخاطبان جهانی آشکار کند.
همچنین مایلم از پیام صمیمانه آقای مجیدی به این گردهمایی سپاسگزاری کنم.
جوهر رسالت او: کمال اخلاق نجیبانه
پیامبر اسلام به صراحت فرمود: «من برای کمال اخلاق مبعوث شدم.» این جمله کوتاه، کل هدف رسالت الهی او را در بر میگیرد. اخلاق نجیبانه دو بعد کلیدی دارد که هر دو در شخصیت پیامبر به کمال رسیدهاند:
بعد نظری به ارزشها و اصول آرمانهای والای انسانی اشاره دارد، مانند حقیقتجویی، عدالت، عشق و کرامت انسانی. اینها پایه فکری و فلسفی یک جامعه پیشرفته را تشکیل میدهند.
بعد عملی درباره زیستن این ارزشها در زندگی روزمره از طریق اعمالی مانند صداقت در گفتار، از خودگذشتگی، احترام به دیگران، عدالت در قضاوت، فروتنی در روابط و گذشت در تعاملات است.
الگویی ابدی از انسانیت
پیامبر محمد (صلی الله علیه و آله) نه تنها مروّج این اخلاق بود، بلکه تجسم کامل آنها نیز به شمار میرفت.
در او، فضایل انسانی- مانند صداقت، امانتداری، مهربانی، شجاعت، صبر و عدالت – به بالاترین سطوح رسید.
او تجسم زنده از اخلاق بود و به همین دلیل، الگویی ابدی برای همه انسانها، فراتر از مرزهای زمان و مکان، به شمار میرود.
راز شگفتانگیز پشت گسترش سریع و پایدار اسلام در این حقیقت نهفته است: پیامبر همان اخلاقی را که دیگران را به آن دعوت میکرد، خود به کار میبست.
دعوت پامبر به دیگران نه از طریق زور یا اجبار، بلکه از راه جاذبه مغناطیسی شخصیت اخلاقی و فضایل انسانیاش صورت میگرفت.
رحمت و نرمی: کلید دلها
قرآن کریم این واقعیت را به زیبایی توصیف میکند: «به رحمت خداوند با آنان نرمی کردی؛ و اگر خشن و سختدل بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند.» (قرآن، آلعمران، ۳:۱۵۹) این آیه نشان میدهد که عشق به بشریت، پایه کمال اخلاق نجیبانه است. اخلاق واقعی بدون ارتباط صمیمانه و قلبی با دیگران نمیتواند وجود داشته باشد.
عمق عشق پیامبر به بشریت
پیامبر محمد (صلی الله علیه و آله) واقعاً از عمق دل به مردم عشق میورزید و تمام وجودش را وقف سعادت و رستگاری آنها میکرد. قرآن این عشق عمیق را توصیف میکند:
«شاید اگر ایمان نیاوردند، خود را به هلاکت اندازی از غمشان.» (قرآن، شرح، ۲۶:۳)
این آیه برجسته میکند که پیامبر، از سر عشق عمیقش به بشریت، حاضر بود جان خود را به خطر بیندازد تا مردم را به سوی رشد معنوی و اخلاقی هدایت کند.
کرامت انسانی: پایه برابری
عشق بیحد پیامبر از باور راسخ او به کرامت ذاتی همه انسانها سرچشمه میگرفت. قرآن این حقیقت بنیادین را اعلام میکند:
قرآن میگوید:
«وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» (قرآن، اسراء، ۱۷:۷۰)
پیامبر همه مردم را – صرفنظر از نژاد، رنگ پوست، جنسیت، قومیت یا موقعیت اجتماعی- دارای کرامت ذاتی میدید. از نظر او، معیار واقعی ارزش، ظاهر، ثروت یا موقعیت اجتماعی نبود، بلکه انسانیت و تقوا بود.
همانگونه که قرآن بیان میکند: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» (قرآن، حجرات، ۴۹:۱۳)
این آیه به ما یادآوری میکند که در حالی که همه انسانها در کرامت بنیادین خود برابرند، فضیلت واقعی با تقوا و اخلاق سنجیده میشود—معیاری که هرگز نباید بر اساس سوء فهم، خودش با تقسیم انسانها به با تقوا و بی تقوا، به تبعیض یا بیاحترامی میان مردم منجر شود.
اسلام میانهرو: جامعه متعادل
میانهروی جایگاه مرکزی و بنیادینی در میان اخلاق نجیبانه دارد. قرآن مسلمانان را «امت وسط» توصیف میکند (قرآن، بقره، ۲:۱۴۳)، یعنی جامعهای میانهرو، متعادل و دوریگزیننده از افراط در اندیشه و عمل.
بنابراین، اسلام اصیل را میتوان «اسلام میانهرو» نامید—اسلامی که بر میانهروی، عقلانیت، حکمت و اخلاق تأکید دارد، در مقابل افراطگرایی، سختگیری یا انحراف.
ده ویژگی کلیدی اسلام میانهرو
ویژگیهای اسلام میانهرو به روشنی در قرآن و تعالیم پیامبر ترسیم شده است:
یکم. مهربانی، نرمی و عشق، که امید و دلسوزی برای جامعه را در زندگی مردم برمیانگیزد و برای آیندهای روشنتر تلاش میکند.
دوم. گذشت و از خودگذشتگی، حتی نسبت به مخالفان، که آمادگی برای بخشش و فداکاری را نشان میدهد.
سوم. نیکی و حسن نیت برای همه، فراتر از مرزهای قومی، دینی و جغرافیایی.
چهارم. گشادهرویی و مدارا، با صبر در برابر دیدگاههای متفاوت و باز نگه داشتن درِ گفتوگو و انتقاد سازنده.
پنجم. همزیستی مسالمتآمیز، زیستن توام با همدلی و همکاری با پیروان ادیان و فرهنگهای دیگر.
ششم. پشتیبانی از ضعیفان و نیازمندان، ایستادن در کنار مظلومان و کمک به کسانی که در نیازند بدون تردید.
هفتم. دانش، گشادهرویی و کثرتگرایی، ارزشگذاری بر یادگیری و پذیرش دیدگاههای متکثر و متنوع.
هشتم. صلح و پرهیز از خشونت، اجازه مقاومت تنها در موارد دفاع عادلانه از خود. (البته، دفاعی مبتنی بر چارچوب اخلاق)
نهم. تعادل میان دنیا و آخرت، نه غفلت از مسئولیتهای دنیوی و نه فراموشی اهداف معنوی، بلکه هماهنگی میان آن دو.
دهم. مسئولیت اجتماعی و جهانی، گسترش اخلاق فراتر از فرد به جامعه و روابط بینالمللی.
واقعیت این است که عدالت اجتماعی، صلح جهانی، کمک به فقرا، حفاظت از محیط زیست و تقویت گفتوگوی میان ادیان و تمدنها، جنبههای کلیدی اسلام میانهرو هستند و الگویی عملی برای بشریت مدرن ارائه میدهند.
راه به سوی آیندهای درخشان
اسلام میانهرو به معنای واقعی کلمه، اسلام اصیل پیامبر است—ایمانی ساختهشده بر پایههای محکم عشق، کرامت انسانی، میانهروی و اخلاق نجیبانه.
اگر این جوهر درخشان به درستی فهمیده و اجرا شود، نه تنها به سعادت فردی، بلکه به صلح پایدار و عدالت جهانی منجر خواهد شد.
پیامبر محمد (صلی الله علیه و آله) از طریق زندگی پاک و مثال مبارک خود، برای همیشه نشان داد که راه واقعی رستگاری و سعادت بشریت در اخلاق، میانهروی و عشق صمیمانه به همه مردم نهفته است.
از توجه شما سپاسگزارم.