از استدلال و نقد تا ناسزا و‌ تخریب؛ عادت افراط گرایان

 علوم انسانی و فلسفه، برخلاف برخی برداشت‌های ساده‌انگارانه، ایدئولوژی نیستند که بتوان با فرمان یا شعار آنها را دگرگون ساخت.

علم در بستر آزادی، گفت‌وگو و تکثر می‌بالد و در فضای پویای اندیشه به پیش می‌رود. تاریخ علم گواهی روشن است بر این واقعیت که علم همواره مسیری پر فراز و نشیب طی کرده و در هر مرحله از تطور، دستاوردها و کاستی‌های تازه‌ای را به نمایش گذاشته است.

به همین دلیل، هرگونه قضاوت جدی درباره علوم انسانی، بی‌اعتنا به تاریخ پرچالش علم و مباحث ژرف و مناقشه‌برانگیز فلسفه علم، سطحی و شتاب‌زده خواهد بود.

من هرگز منکر ضرورت تحول در علوم انسانی نبوده و نیستیم؛ بلکه از آغاز بر اهمیت این تحول تأکید کرده‌ام. تفاوت در آنجاست که میان “اسلامی‌کردن علوم انسانی تجربی” – که مبتنی بر داده‌های عینی و روش‌های خاص است – و “علوم انسانی به مثابه حکمت و‌ عقلانیت اسلامی” – که ناظر به مبانی فلسفی، هستی‌شناختی است و قلمرو خاص خود را دارد– تمایز قائل شده‌ام.

این تفکیک، به‌جای تضعیف، مسیر تحول را با تشریک‌ مساعی خود استادان، عقلانی‌تر، عمیق‌تر و کارآمدتر می‌سازد.

مشکل اصلی علوم انسانی در کشور ما نه در نفس علم، بلکه در مداخلات افراد ناعالم و کسانی است که بدون تخصص فلسفی یا علمی، با تکیه بر احساسات یا اغراض سیاسی، درباره مسیر علوم انسانی داوری می‌کنند. تخریب، تهمت ‌و‌ ترور شخصیت، به‌روشنی نشانه عجز در استدلال است، نه نشانه قدرت فکری.

اگر منتقدان سخنی علمی دارند، بهترین راه برای طرح آن، مطالعه، بحث علمی و گفت‌وگوی محترمانه است.

در علم باید همه نظریات را بدون پیش‌داوری و بدون برچسب‌هایی مانند شرقی و غربی، نقادانه مورد بهره‌برداری قرار داد.

کاری که باید از ابتدای انقلاب برای تحول علوم انسانی در دانشگاه‌ها می‌شد و‌ نشد، ( یا کم انجام شد ) ترویج آزاداندیشی، تفکر انتقادی، گفتگوی علمی میان حوزه و دانشگاه، و مقابله با سیاست‌زدگی در علم بود نه سانسور، حذف برخی منابع علمی و یا در تنگنا قراردادن اساتید متفاوت‌اندیش و معاند خواندن آنها.

مسلماً، اینجانب طرفدار آزاداندیشی، نقد علمی، تکثرگرایی فکری، واقع‌گرایی، مدارا و میانه‌روی هستم و به بازسازی خودم در این‌ مسیر مفتخرم.

اینکه گروهی از طرفداران یک فرد معلوم الحال و افراطی علیه بنده و دو استاد بزرگوار و خدوم، بیانیه‌ای برای ترور شخصیت صادر کنند من را ناراحت نمی کند؛ آنچه من را ناراحت می کند، توسعه نادانی و توهم از سوی آنهاست.

رضا غلامی

23 شهریور ۱۴۰۴

https://r-gholami.ir/?p=3757