پیام های پیاده‌روی عظیم اربعین

متن سخنرانی دکتر رضا غلامی در افتتاحیه ششمین همایش ملی اربعین، بیستم شهریور ۱۴۰۲، دانشگاه علامه طباطبایی

بسم الله الرحمن الرحیم، و صلی الله علی محمد و آله الطيبين الطاهرين.
سلام و عرض ادب دارم خدمت شما گرامیان. از ریاست محترم دانشگاه، از دبیر محترم ششمین همایش بین المللی اربعین و جمیع دست‌اندرکاران همایش به خاطر ایجاد این فرصت متشکرم. موضوع سخن من پیام های پیاده روی اربعین حسینی می باشد. برای این منظور عرایضم را به اختصار، در پنج محور عمده خدمتتان تقدیم می کنم.
نخست اینکه اگر سئوال شود چه عناصری در گسترش انفجاری پیاده روی اربعین نقش داشته است؟ با استفاده از روش شهودی، چند عنصر را قابل تامل و بررسی می دانم :

یکم. افزایش تشنگی به معنویت و خستگی مفرط از دنیازدگی ( و جذابیت ها و لذایذ معنوی منحصربفرد این سفر )

دوم. محبت فزاینده به اهل بیت (ع) به ویژه حبّ به امام حسینی (ع)

سه. میل به تغییر سبک زندگی پوچ و بی هدفی که جزو آثار زندگی مدرن هست.

چهارم. رشد علاقمندی به پشت کردن به فردگرایی و در نقطه مقابل، رو آوردن به نوعی از جمع گرایی و تعاون و همکاری جمعی

پنجم. گرایش به بروز و ظهور هویت اسلامی

ششم. شعله ور شدن حسّ عدالت خواهی امت اسلامی

هفتم. نمایش قدرت در برابر جریان سلطه و ستم

در این میان، یک عامل را هم نباید نادیده گرفت و آن تشدید خشونت بار شیعه ستیزی است که در سالهای اخیر چه توسط صدام، چه بعدا توسط داعش و چه برخی رژیم های مرتجع منطقه رقم خورد. این عامل هم به سهم خود در توسعه انفجاری پیاده روی اربعین نقش آفرین بوده است.

دومین مطلب اینکه، این‌ پیاده روی عظیم و گسترش هر ساله آن، پیام های مهمی دارد که جا دارد برای اهل علم محل توجه باشد. به نظر من، مهم ترین پیام‌های این‌ پیاده روی این دو پیام است :
یکم، گرایش معنوی مردم ایران همچنان گرایش قوی‌ای است و بر خلاف برخی قضاوت های غیرعلمی و سیاست‌زده، افت نکرده بلکه هم گاهی در اثر جوّ و شرایط حاکم حالت سینوسی دارد و هم به ویژه در بین نسل های جدید فرم و صورت آن با تغییرات و تنوع روبرو شده است. بعضی ها می گویند چطور می‌شود سفر چهار و نیم میلیون زائر ایرانی را به همه مردم‌ تعمیم داد؟ پاسخ این است که اولاً، کل ایرانیانی که میل به پیاده روی اربعین دارند به این تعداد محدود نمی شوند. ثانیاً، این چهار و نیم میلیون از طیف های متنوع بوده اند نه از یک طیف و ثالثاً، اگر هر یک از این چهار و نیم‌ میلیون با ۱۰ نفر مانند خودشان از دوستان و همکاران و فامیل پیوند بخورند تبدیل به یک جمعیت چهل و پنج میلیون نفری می‌شوند که بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهد.

دوم، اسلام و خصوصا اسلام شیعی را نمی توان در معادلات فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی ایران و کل منطقه غرب آسیا دست‌کم گرفت. تعبیر بنده این است که اسلام و تشیع روح ملت- دولت ایران و حتی بسیاری دیگر از کشورهای منطقه است و هر تحولی در کشور که نسبت به این واقعیت کم توجه باشد، محکوم به شکست است.

سومین مطلب اینکه : ما باید از فرصت های تمدنی این‌ پیاده روی با هوشمندی بهره گیری کنیم. خیلی از اتفاقاتی که در طول مسیر هشتاد کیلومتری اربعین می‌افتد همان اتفاقاتی است که مولفه های جامعه مطلوب اسلامی را شکل می دهد. من در اینجا به اختصار به تعدادی از مهم ترین فرصت های نرمی که از جنس فکر، فرهنگ و معنویت است و پیاده روی اربعین توانسته این فرصت ها را در خدمت آرمان تمدن نوین اسلامی قرار دهد اشاره می کنم :

یک. پیاده روی اربعین شدیداً هویت ساز است.

دو. پیاده روی اربعین، تقویت کننده سبک زندگی اسلامی و در نقطه مقابل، تضعیف کننده سبک زندگی فردگرا و دنیازده است.

سه. این‌ پیاده روی، اعتماد به نفس دینی را به جد افزایش می دهد.

چهار. این‌ پیاده روی شوق حرکت و تحول خواهی را مضاعف می کند.

پنج. این پیاده روی نه فقط عنصر امت را در ساختار جهان اسلام تقویت می کند بلکه به مودت و انسجام اسلامی مدد می رساند.

شش. پیاده روی اربعین، ظرفیت های معنوی را آزاد می‌کند.

هفت. پیاده روی اربعین بینش دینی و سیاسی را تقویت می کند و به افق دید مسلمانان در عرصه های فرهنگی و سیاسی وسعت می دهد.

هشت. این‌پیاده روی با روشن تر کردن خطوط فکری تمایز بخش اسلام ناب، مرز میان اسلام محمدی را از اسلام اموی برجسته می کند و به طور خاص، فرهنگ عاشورایی را عمق می بخشد.

نه. پیاده روی اربعین زمینه ارتباط، گفتگو، هم افزایی و تعامل میان مسلمانان به ویژه پیروان اهل بیت (ع) را افزایش می دهد.

ده. پیاده روی اربعین، ویترینی است از زیبایی های منحصربفرد فضائل انسانی. از نیک‌ورزی تا مهربانی، از یک‌رنگی و هم‌زبانی تا برابری‌خواهی؛ از فروتنی تا بی‌پیرایگی، از گذشت و ایثار و انفاق تا میهمان نوازی، از صبر و استقامت تا امید‌مندی.

چهارمین مطلب. این‌ پیاده روی، به خودی خود ارزشمند است اما ارزشمند بودن آن به معنای بی تفاوت بودن ما در قبال جهت ها و محتوای جاری در آن نیست. این مهم است که چه زنجیره گفتمان هایی در این‌ پیاده روی ظهور و بروز بیشتر داشته باشند. به نظر من، این‌ پیاده روی باید در حداقل شش میدان مهم و سرنوشت ساز خود را تقویت کند :

یکم. میدان خودسازی معنوی و تهذیب نفس

دوم. میدان خودشناسی به مثابه مقدمه هویتمندی

سوم. میدانی برای تفکر و خردورزی در باب دین و دینداری و استحکام بخشی به باورهای دینی

چهارم. میدان اندیشه ورزی درباره روح حاکم بر اسلام و مرز میان اسلام حسینی و اسلام اموی

پنجم. میدانی برای مسئولیت پذیری سیاسی و ایجاد آمادگی برای کنشگری مبتکرانه در مسیر ارتقاء جامعه اسلامی

ششم.‌ میدان ارتباطات عمیق و همکاری ها و تعاملات کلان و فرا اربعینی که حتی می تواند ابعاد علمی، فناوری و اقتصادی هم داشته باشد.

پنجمین و آخرین مطلب اینکه جا دارد مطالعه جامعه شناختی، روانشناختی و سیاسی در باب اربعین را با رعایت همه استانداردهای علمی، بسط و عمق داده شود. من برگزاری مستمر همایش بین المللی اربعین توسط دانشگاه علامه طباطبایی را قدر می نهم و سپاس خودم را تقدیم متولیان این همایش علمی ارزنده می کنم اما معتقدم گسترش این مطالعات به ویژه بر اساس داده های معتبر و به روز، ضروری است. در همین جهت، پیشنهاد می کنم : اولا مطالعات میدانی انجام شده جمع آوری و بعد از پردازش و تحلیل منتشر شود. خصوصا خوبه در گروه‌های تحلیلگر، هم افرادی که تجربه زیسته اربعین دارند حضور داشته باشند و هم کسانی که چنین تجربه‌ای ندارد اما توانایی علمی یا نقدهای آنها قابل استفاده است، حضور داشته باشند؛ و ثانیاً از همین الان برای پیاده روی سال بعد، چند مطالعه میدانی بسیار دقیق برای امکان کاوش در ابعاد گوناگون پیاده روی طراحی شود. فکر می کنم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و برخی از مجموعه های مشارکت کننده در این همایش، بتواند بخشی از هزینه های انجام این‌ مطالعات را تامین کند. بعضی وقت ها فرصت مطالعات بزرگ و فراگیر میدانی، همیشگی نیست لذا توصیه بنده این است که انجام مطالعات میدانی مورد نیاز، به بعد موکول نشود‌.
از توجه شما عزیزان سپاسگزارم.
والسلام علیکم و رحمة الله

https://r-gholami.ir/?p=3320