پژوهشگر و مدرس فلسفه سیاسی و مطالعات فرهنگی و تمدنی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین، الصلاه و السلام علی رسول الله و اله الطیبین الطاهرین
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
یُثَّبِتُ اللهُ الذینَ ءامَنوا بالقولِ الثّابتِ فی الحَیاهِ الدُّنیا و فی الاخِرَه ( سوره مبارکه ابراهیم، آیه شریفه 27 )
[ خداوند کسانی را که ایمان آوردند، بخاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار می دارد؛ هم در این جهان و هم در سرای دیگر. ]
سلام و خیر مقدم عرض می کنم خدمت میهمانان گرامی، اساتید، فضلا و پژوهشگران ارجمند حوزه و دانشگاه، خصوصاً استاد گرانمایه، حضرت آیت الله آملی لاریجانی، ریاست محترم قوه قضائیه که دعوت ما را صمیمانه پذیرفتند.
اجازه می خواهم، ضمن تقدیم عرایضی به عنوان پیش درآمد، گزارش مختصری از فرایند برگزاری نخستین گنگره بین المللی علوم انسانیِ اسلامی را خدمتتان ارائه کنم.
همانطور که استحضار دارید، موضوع تحول بنیادین در علوم انسانی، موضوع تازه ای نیست و از پیش از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، همواره یکی از دغدغه های اصلی اساتید متعهد و دلسوز دانشگاه و همچنین علماء و فضلایِ پیشروی حوزه های علمیه به شمار رفته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گرچه این موضوع با فراز و فرودها، و به ویژه بدفهمی ها یا کم کاری های برخی مسئولان وقت روبرو بوده است، اما هیچگاه از میان دغدغه ها حذف نشده است. بنابراین، امروز با اطمینان می توان گفت که ما در نقطه صفر قرار نداریم و بخشی از راه هرچند کم، ولی طی شده است.
از زوایای گوناگونی می توان باب نقد را پیش روی علوم انسانی سکولار باز نمود، اما به نظر می رسد امروزه صحبت از ناکارآمدی این علوم، باب مناسب تری برای انتقاد قلمداد شود. تردید نمی توان کرد که علوم انسانیِ سکولار نه تنها توانایی درک عمیق واقعیت های حاکم بر هستی، انسان و به طور کل مبداء و معاد، و پاسخگویی به سئوالات اساسی بشر در این زمینه را ندارد، بلکه از قدرت فهم درست مسائل انسان و جامعه اسلامی و به طریق اولی ارائه نسخه های مناسب برای حل آن مسائل برخوردار نمی باشد. البته روشن است، که معنای سخن اینجانب، کارآمدی این علوم برای انسان و جامعه سکولار نیست؛ چراکه در حال حاضر می توان از میان خود متفکران غربی افراد فراوانی را سراغ گرفت که سالهاست به منتقدین سرسخت علوم انسانی سکولار بدل شده اند و از نقد صریح این علوم به ویژه از زاویه کارآمدی، ابایی ندارند. از این گذشته، امروز وضعیت آشفته کشورهای غربی خود گویای ناکارآمدی علوم انسانی سکولار است؛ از یک طرف، گسترش روزافزون معضلات و نا امنی های اجتماعی در کنار شیوع نیهیلیسم و از طرف دیگر، شکست نظام سرمایه داری غرب و طغیان مردم علیه بی عدالتیِ کشنده اقتصادی و به تبع آن، سیاسی، تحت عنوان جنبش تسخیر وال استریت، گویای این واقعیت است که مجموعه نظریه ها و نظامات فکریِ علوم انسانی سکولار که در قرون گذشته از هیچ تلاشی برای پشتیبانی فکری و تطهیر نظام سرمایه داری و موالید آن دریغ نکرده است، به شدت شکست خورده و غرب با نسخه های تئوریسین های سکولار خود، قادر به خروج از این باتلاق نیست.
در نقطه مقابل، تعالیم ناب اسلامی با محوریت قرآن مجید به عنوان تنها منبع وحیانی مصون از تحریف، که با مدد اجتهاد اصیل شیعی، همواره ( بالقوه یا بالفعل ) از پویایی لازم برخوردا بوده است، نه تنها قادر به پاسخگویی قاطع به سئوالات حیاتی بشر می باشد، بلکه از ظرفیت های لازم و منحصربفرد برای شناخت صحیح مسائل فردی و اجتماعی و ریشه های آن، و همچنین، ارائه راه حل های کارآمد برای آنها برخوردار است و این واقعیت در برهه های زمانی گوناگون به ویژه بعد از پیروی انقلاب اسلامی در ایران، به اثبات رسیده است.
مطمئناً علوم انسانی، چراغ راه پیشرفت و تعالی فردی و اجتماعی انسان ها و جوامع انسانی محسوب می شود؛ در چنین شرایطی، روشن است که ادامه حیات، و جولان دهیِ علوم انسانی وارداتی و سکولار در ایرانِ اسلامی رو به پیشرفت، آن هم در عین ناکارآمدی و انزوای علوم انسانی سکولار و غربی، نمی تواند عاقلانه به حساب آید. البته طبیعی است که جریان اصیل روشنفکری انقلاب بدور از رویکرد افراطی، هیچگاه نقاط قوت و مزیت های موجود در علوم انسانی فعلی را منکر نشده، بلکه در ساختار علوم انسانیِ اسلامی برای دانش تجربی و دستاوردهای بشری در این زمینه، سهم مشخص و سازنده ای قائل است که در جای خود قابل بحث می باشد.
این کنگره که بدون اغراق می توان آن را یکی از مهم ترین رویدادهای علمی در قلمروی علوم انسانی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی دانست، از ابتدا، ضمن اظهار نگرانی از بدفهمی ها و سطحی نگری های برخی مسئولین علمی درباره تحول بنیادین در علوم انسانی، اسلامیزه کردن علوم انسانی فعلی که چیزی جز پاره ای تغییرات لفظی و شکلی نخواهد بود را، مورد نقد قرار داد. از طرف دیگر، تردیدی نیست که تحول اساسی در علوم انسانی که البته از نظر ما نتیجه آن، شکل گیری کامل علوم انسانیِ اسلامی است، جز با سرمایه گذاری هدفمند و گام به گام پژوهشی در آن قلمرو، اولاً به صورت یک فرایند و نه یک پروژه و ثانیاً. در عالی ترین سطح، یعنی نوآوری، نظریه پردازی و نظام سازی، میسور نمی باشد و طبیعی است، ورود به امور درجه 2 و 3 یا به تعبیری دیگر، امور حاشیه ای که ثمره آن تاکنون عمدتاً ابهام زایی و ملتهب کردن فضای دانشگاه ها بوده است، ارزش چندانی ندارد. لذا فرصت را غنیمت دانسته و از شورای محترم عالی انقلاب فرهنگی درخواست می شود، ضمن اصلاح رویه فعلی در موضوع تحول بنیادین در علوم انسانی، کار را در مسیر اصلی خود آن هم در متن دانشگاه و حوزه و با مشارکت حداکثری اساتید و فضلای حوزه و دانشگاه، قرار دهد و بیش از این اجازه اتلاف وقت توسط دوستان و همکارانی که البته همه آنها برای ما عزیزند، ندهد.
نخستین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی که انشاء الله با قوت به صورت سالانه یا دوسالانه ادامه خواهد یافت، امروز به فضل الهی با مشارکت خودجوش 37 مرکز علمی، تحقیقی و فرهنگی مهم کشور برگزار می شود.
همانطور که مستحضرید، این کنگره یک کنگره بین المللی است و امروز از حضور شماری از اندیشمندان و محققان مسلمان و غیرمسلمان، اما منتقد جدی علوم انسانی غربی، بهره مندیم. به اعتقاد ما، موضوع تحول در علوم انسانی در جهان اسلام نیز یک موضوع مهم و باسابقه محسوب می شود که آثار و تجارب متفکران مسلمان و برنامه ریزی برای همکاری و هم افزایی علمی در این عرصه، می تواند یک فرصت ذی قیمت به شمار آید؛ با این ملاحظه که استمرار جریان بیداری اسلامی و انشاء الله تعالی شکل گیری جهان اسلامِ قدرتمند در آینده، و خواست ملت های مسلمان برای جاری و ساری شدن احکام و ارزش های اسلامی در تمامی شئونات فردی و اجتماعی، مستلزم وجود علوم انسانی اسلامیِ کارآمد می باشد.
مهم ترین هدف نخستین کنگره، عبور از بحث ضرورت و امکان و پاسخ به سئوال از چگونگی تحول و شکل گیری کامل علوم انسانی اسلامی در قالب یک نقشه راه متقن و منسجمِ علمی می باشد؛ لذا به طور طبیعی، از 181 مقاله تایید شده ( از میان 406 مقاله رسیده ) ، بیشتر مقالات کنگره، در عرصه فلسفه و روش شناسی علوم انسانیِ اسلامی است که بنا بر آخرین نظر شورای علمی، بحمدالله بخش معتنابهی از آنها، از کیفیت ممتازی برخوردار می باشند. امروز بعد از مراسم افتتاحیه تا مراسم اختتامیه، یعنی بیش از 5 ساعت، کمیسیون های تخصصیِ کنگره، به صورت فشرده مشغول به ارائه، و نقد و بررسی مقالات برتر خواهند بود که قطعاً برای اهل علم ساعاتی مغتنم و قابل استفاده می باشد.
یکی از رخدادهای مهمی که امروز انشاءالله تعالی شاهد آن خواهیم بود، افتتاح «جایزه جهانی علوم انسانی اسلامی» به عنوان یک جایزه غیردولتی است که به لطف الهی از سال دیگر شاهد اعطاء آن به یک نوآوری و یک نظریه برتر در قلمرو علوم انسانی اسلامی خواهیم بود و می تواند علاوه بر تشویق و ترغیب پژوهشگران مسلمان به تولید فکر و اندیشه در این زمینه، معیار جدیدی را برای ارزش گذاری فعالیت های علمی ایجاد نماید.
در پایان، ضمن پوزش از تصدیع و با تشکر مجدد از تشریف فرمایی حضرت آیت الله استاد آملی لاریجانی و همچنین حضور ارزشمند جمع کثیری از اساتید، فضلا، پژوهشگران و مسئولان محترم علمی و فرهنگی کشور، برخود لازم می دانم از همه مراکزی که در برپایی این کنگره سهیم هستند خصوصاً سازمان صدا و سیما که مساعدت های گوناگون و موثری در برگزاری این کنگره داشت و امروز همگی میهمان این سازمان هستیم و همچنین، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمت الله علیه )، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، جامعه المصطفی (ص) العالمیه، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، دانشگاه عالی دفاع ملی و همکارانم در مرکز پژوهش های فرهنگی و اجتماعیِ صدرا، که متولی 6 کمیسیون تخصصی کنگره هستند سپاسگزاری نمایم.
الحمدلله رب العالمین، والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.