پژوهشگر و مدرس فلسفه سیاسی و مطالعات فرهنگی و تمدنی
ما کشور بزرگ، مهم و ثروتمندی هستیم و میتوانیم شرایط بهمراتب بهتری داشته باشیم. مردم ما سزاوار رفاه، عدالت، آزادیهای فردی، اخلاق و معنویت، شادکامی و از همه مهمتر، نظم و قانونگرایی (که عامل اصلی کاهش ناکارآمدی، فساد و ناخوشی محسوب میشود) هستند. بااین حال اجازه بدهید بدون رودربایستی عرض کنم امروز زمینه برای تحقق این شرایط چندان مهیا نیست. با سخنرانی، با شعار و با حرفهای کلی و فانتزی روی کاغذ هم این شرایط هیچگاه محقق نخواهد شد و حتی تکرار شعارهای بینتیجه، مردم را سرخورده خواهد کرد. بهعنوان یک پژوهشگر فلسفه سیاسی قصد دارم در این یادداشت از مباحث فلسفی عدول کنم و مشفقانه فهرستی از الزامات اصلی تحقق این شرایط را خدمتتان ارائه کنم. امیدوارم این فهرست بهویژه مورد عنایت رئیسجمهور محترم آینده قرار گیرد:
یک. کشور ما به واقعبینی، محاسبات عقلی دقیق و کنار گذاشتن توهمات، احتیاج مبرم دارد. برای رسیدن به این نقطه، شکلگیری جریان نقد عالمانه بسیار مفید است.
دو. ایران ما به تسلط میانهروی در کشور، و طرد هر نوع از افراطگرایی از مذهبی، تا سیاسی اعم از چپ و راست، بهجد محتاج است.
سه. کشور ما با بیماری مزمن ناکارآمدی دستوپنجه نرممیکند. از این رو، به حکمرانی علمی «عدالتپایه» و متقابلا به انزوا کشاندن حکمرانی سلیقهای و مبتنیبر تجارب فردی و گروهی نیاز ضروری دارد.
چهار. سیاست در کشور ما به درک مفهوم رضایت عمومی (یعنی رضایت حداکثری)، جایگاه آن در اندیشه سیاسی اسلام، تشخیص جزئیات آن از طریق تحقیقات معتبر میدانی و سپس تامین حتمی آن احتیاج دارد.
پنج. ایران امروز به شکلگیری اتفاقنظر حداکثری درباره مصادیق عمده منافع ملی، لزوم پافشاری روی آنها تا زمان مورد نظر و حتی اتفاقنظر درباره راههای اصلی تحقق منافع ملی احتیاج دارد.
شش. کشور ما نیازمند کنار گذاشتن مفهوم مبهم و غیرمسئولیتآور جناح سیاسی، سپس روآوری به تاسیس احزاب قدرتمند و دائما درحال فعالیت، و پیوند زدن انتخابات به احزاب در قانون است. باید به دوره خرابکاری و مسئولیت نپذیرفتن گروههای سیاسی پایان داد.
هفت. ایران ما بهشدت به بازنشسته شدن سیاستمداران کماستعداد و ناموفق و مدیران کمتوان و باز شدن میدان روی عناصر سیاسی پراستعداد و درعینحال متعهد و پاکدست از طیفهای سیاسی مختلف نیاز دارد.
هشت. ملت عزیز ما باید با ارتقای سواد سیاسی از پوپولیسم و عوامزدگی بهسرعت عبور کند و نیازهای خود را از طرق عقلانی و با مراجعه هوشمندانه به صندوقهای رای تامین کند.
نه. کشور ما تشنه بهرسمیت شناختن تنوع و تکثر سیاسی و فکری و فرهنگی و پایان یافتن هرگونه نفرتپراکنی و شکاف اجتماعی است. از همین جهت، نیازمند قانونگذاری مجدد درباره آن، در چهارچوب آزادی، عدالت و اخلاق است.
ده. کشور ما به بازنگری در ترکیب نخبگانی از طیفهای مختلف و سپس، کنار گذاشتن قهرهای کودکانه و گفتوگوهای دائمی و غیرتشریفاتی میان نخبگان با هر فکر وسلیقهای، نیاز ضروری دارد.
یازده. ایران عزیز نیازمند خارج کردن مردم از بیتفاوتی درقبال اداره کشور و مشارکت آنها در امور از طریق بها دادن به مجامع مدنی قانونی و بسط آنهاست.
دوازده. کشور ما به اهم فیالاهم کردن امور و مصلحتسنجیهای فوقهوشمندانه مبتنیبر دو عنصر حفظ موجودیت سیاسی ایران و کسب رضایت اکثریت مردم، در روابط سیاسی با کشورهای جهان احتیاج دارد.
سیزده. کشور ما نیازمند گسترش اخلاق کاربردی و حرفهای و گسترش بیتعارف قانونگرایی و نظم اجتماعی است و یقینا اینها در مقابله با فساد، ناکارآمدی و خوش کردن زندگی برای مردم، اثر برجستهای دارد.
چهارده. دین مردم در ایران یک موضوع ریشهدار و عمیق است و درنظر گرفتن ارزشهای اسلامی و اصول شریعت اسلامی در همه امور مطالبه بخش عمده مردم ایران است؛ با این وجود پیرایش دین از خرافات و موهومات، برجستهتر کردن جایگاه عقلانیت در ساختار شریعت و منزویسازی رویکردهای کاریکاتوری و واگرا به دین با نقشآفرینی علمای روشن اندیش و کمک مردم و دولت، ضروری است. جاذبههای دین باید بهمراتب بیش از دافعههایش باشد.
پانزده. ایران عزیز به شفافیت بالا نیاز دارد. نباید از شفافیت ترسید. شفافیت را میتوان با قاعدهگذاری منطقی، بهراحتی با امنیت داخلی و ملی پیوند زد، کمااینکه بعضی کشورها این کار را کردهاند. هر قدر شفافیت بیشتر شود و نقاط پنهان و سایهها از بین برود، اعتماد مردم به نظام بیشتر میشود.
شانزده. وجود رسانهها و تریبونهای آزاد و منتقد، از خواستههای قانون اساسی و جزء لوازم ضروری پیشرفت است و مواجهه امنیتی با این پدیده، جامعه را دچار بیماریهای سیاسی مختلف و حتی کشنده میکند.
_____________________________
روزنامه فرهیختگان 1403/03/31
http://fdn.ir/page/253464/