جای خالی تفکر انتقادی

باسمه تعالی مصاحبه ویژه نامه روزنامه ایران با دکتر رضا غلامی، رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و رئیس دبیرخانه دائمی جشنواره بین‌المللی فارابی به مناسبت برگزلری اختتامیه چهاردهمین جشنواره بین‌المللی فارابی

سئوال : برای شروع، دوست داریم بدانیم نقش نقد و آزاداندیشی در تحول علوم انسانی را چگونه توصیف می کنید؟

پاسخ : پرسش بسیار مهمی است؛ اجازه بدهید نخست درباره آزاداندیشی صحبت کنم. واقعیت این است که آزاداندیشی روح و جان پژوهش و آموزش در علوم انسانی است. به نظر می رسد کسانی که تصور می کنند علوم انسانی وجه تحمیلی دارد، با ماهیت معرفت و ذات علم، آنهم معرفت و علم انسانی و اجتماعی آشنایی ندارند. من در سال‌های گذشته در طرح ایده علوم انسانیِ اسلامی در ایران نقش موثری داشته ام و البته نظریه خاصی نیز در این زمینه دارم. شاید نظریه بنده در زمینه شکل گیری و تکامل علوم انسانی اسلامی، با اغلب نظریه‌هایی که طی ۸۰ سال اخیر در دنیای اسلام ارائه شده متفاوت باشد. با این حال، سخن من در اینجا چیز دیگری است. سخن بر سر این است که از همان اوائل ارائه ایده دست یابی به علوم انسانی اسلامی، به این‌ جمع‌بندی رسیدم که تحمیل علوم انسانی اسلامی به اساتید و به تبع آن، به دانشجویان، نه فقط اخلاقاً و منطقاً روا نیست بلکه تاثیری نیز در تحول واقعی در علوم انسانی ندارد. ممکن است بپرسید چرا به چنین نتیجه‌ای رسیدم؟ برای اینکه علم باید آزادانه و بدون هرگونه موانعی، در دستگاه عقلی پرورش یابد و نتایج حاصله، دانشمند و سپس جامعه تخصصی علمی را قانع کند. در غیر اینصورت، طبیعی است که علم جای خود را با ایدئولوژی عوض خواهد کرد. با این ملاحظه، تاکید دارم فضای علوم انسانی باید کاملا با آزاداندیشی سازگار باشد. نه علوم انسانی در دام سیاست‌زدگی و فتنه‌انگیزی جناح های بیمار سیاسی گرفتار شود و نه علوم انسانی اسیر دُگم اندیشی ها و تنگ نظری های عوامانه قرار گیرد. در چنین شرایطی می توان انتظار داشت فضای علوم انسانی پرنشاط و سرزنده باشد و امکان نظریه پردازی و نوآوری فراهم شود. و اما اجازه بدهید اکنون در پاسخ به سئوال شما، چند جمله درباره اهمیت و جایگاه نقد در علوم انسانی عرض کنم. نقد، پس از آزاداندیشی، مهم ترین عنصر در جهت حیات‌بخشی به علوم‌ انسانی است. اگر مشاهده می کنید که فضای علوم انسانی در کشور ما بی حال و راکد است، یکی از مهم ترین دلایلش، رایج نبود نقد است. البته روشن است که منظور از نقد، دعوا و توهین یا تحقیر و هجو همدیگر نیست. منظور از نقد یک کار عالمانه و روشمند، مبتنی بر یک متدلوژی مشخص است. ما باید به درجه‌ای از سعه صدر برسیم که نظرات علمی همدیگر را با رغبت و مستمراً نقد کنیم و از مسیر نقد به سوی اصلاح و تقویت و حتی کنار گذاشتن نظریات باطل خود حرکت کنیم. حتی به چنان سعه صدری دست پیدا کنیم که آغوش خود را بر روی چالش کشیدن نظرات خودمان باز کنیم. اگر به تاریخ علوم انسانی توجه نمایید، خیلی از نظریه‌های جدید از دل نقدها و چالش های علمی متولد شده است.

سئوال : در نگاه شما، ارتباط و گفتگوی علمی چقدر در هندسه پیشرفت علم و نوآوری های علمی موثر است؟

پاسخ : گفتگو، لازمه کار علمی در همه عرصه ها، به ویژه عرصه علوم انسانی است. بر خلاف دنیای سیاست که بعضی از سیاست‌مداران دائماً به هم بدبین و خوش‌‌بین‌ می‌شوند یا مانند کودکان و به خاطر دور شدن از واقع‌گرایی، با یکدیگر قهر می کنند، در علوم انسانی باید دانشمندان همیشه با هم در آشتی به سر ببرند. قهر کردن در علم بی معناست. مرزبندی های اعتقادی و ایدئولوژیک یا سیاسی در علم، کمکی به توسعه و تعمیق علم‌ نمی کند. ائمه اطهار علیهم السلام به راحتی با خداناباوران مباحثه می کردند و صحنه بحث و گفتگو را به خاطر تفاوت های عقیدتی ترک نمی کردند. من جزو کسانی هستم‌ که معتقد به ضرورت بسط گفتگوهای علمی در علوم انسانی، با صاحبان همه مکاتب علمی می باشم و خودم‌ نیز از گفتگوی علمی به خاطر اختلاف نظر سیاسی با بعضی اساتید، پرهیز نمی کنم. بخش اعظم‌ سوء تفاهمات علمی و قضاوت های نادرست دانشمندان درباره دیدگاه‌های همدیگر، مولود قطع یا کاهش گفتگوهای علمی است.

سئوال : ارزیابی جناب عالی از کیفیت علوم‌ انسانی در کشورمان چیست و چه عواملی را برای ارتقای کیفیت علوم‌ انسانی موثر تلقی می کنید؟

پاسخ : من نمره کیفیت علوم‌ انسانی را با شاخص هایی که در نظر دارم، پایین می دهم. زمانی علوم انسانی در کشور ما نمره مطلوب خواهد گرفت که نظریه پردازی و نوآوری در فضای علوم‌ انسانی به نحو ملموسی گسترش پیدا کند. نقد های علمی وسعت یابد و از همه مهم تر، علوم انسانی قادر باشد با قدرت، نقش مغزافزار پیشرفت همه جانبه کشور و نیز پیشگیری و مقابله با مسائل و آسیب های اجتماعی را بازی کند. الان اینگونه نیست.

سئوال : به نظر جنابعالی اگر بخواهیم دایره اثربخشی علوم انسانی را در حل مسائل مبتلابه را وسعت ببخشیم، چکار باید کنیم؟

پاسخ: باید دیسیپلین‌های غیر ضروری را شجاعانه کنار بگذاریم. باید پژوهش را با آموزش ممزوج کنیم. به تفکر و نوآوری بهاء بدهیم. از جذب زیاد و بدون‌ محاسبه دانشجو خصوصا دانشجوی تحصیلات تکمیلی اجتناب کنیم. به دانشجویان کم سواد، شجاعانه نمره قبولی ندهیم. رویکردهای کمی محض مثلا افراط در مقاله نویسی استادان برای ارتقاء علمی را طرد کنیم. از نخبگان و نوابغ جوان جدی حمایت مادی و معنوی نماییم. از سوی دیگر، ارتباط علوم انسانی با کف جامعه را بالا ببریم. باید درک اساتید از ظرایف و پیچیدگی‌های اجتماعی متقن و عمیق باشد. باید نسبت به تحولات اجتماعی پیش بینی داشته باشیم. نباید خودمان را در یک طیف یا طبقه اجتماعی محصور کنیم و با عینک آن طیف و طبقه، به جامعه نگاه کنیم. با این حال، دوست دارم از یک واقعیت مهم دیگر نیز پرده‌برداری کنم.

واقعیتی که قصد دارم بیان کنم این است که تا زمانیکه حکمرانی در کشور نظام‌مند و سپس علمی نشود، نظام حکمرانی، اساساً مساله واقعی ندارد تا بخواهد دانشگاه‌ها و پژوهشگاهها در علوم انسانی به آن مساله پاسخی بدهند! پس موضوع را باید دو طرفه دید. یک طرف کارآمدی علوم انسانی، دانشگاهها و پژوهشگاهها است و طرف دیگر، نظام حکمرانی و حتی بخش غیر دولتی است. آنگاه که ذوق، سلیقه، شهود و تجربه شخصی جای علم را گرفته است، چه انتظاری هست تا دانشگاهها حلّال مسائل باشند و در دام تشریفات نیفتند؟! بعضی ها سرمایه گذاری بر روی تحقیقات نظری محض در علوم انسانی را بیهوده تلقی می کنند؛

چه نظرگاهی در این زمینه دارید؟

پاسخ : این تلقی‌ها به ویژه وقتی در بین همکارانمان در نظام آموزش عالی زیاد دیده میشود، جزو غصه‌های ماست. بعضی ها که علوم انسانی را نمی شناسند، تصور می کنند نظرات کاربردی در علوم انسانی، بین زمین و آسمان معلق هستند! خیر، اصلاً اینگونه نیست. هر نظر و ایده کاربردی در علوم انسانی مبتنی بر دکترین ها و نظریه‌های علمی است و بدون پشتیبانی نظری، فاقد وجاهت است. بر این اساس، رشته های نظری محض در علوم انسانی خیلی مهم هستند. فلسفه، الهیات، تاریخ، فلسفه علم، فلسفه های علوم یا فلسفه های درجه اول مانند فلسفه اقتصاد، فلسفه سیاست، فلسفه روان شناسی و غیره، همه در جای خود اهمیت دارند و کسی اجازه ندارد به نام کاربردی سازی، ارزش و قیمت این ها را پایین بیاورد.

سئوال : چه دیدگاهی درباره ارتباطات و تعاملات جهانی در عرصه علم و دیپلماسی علمی دارید؟

پاسخ : ارتباط و تعامل غیر رسمی با دانشمندان خارجی و ارتباط و هم افزایی رسمی با دانشگاهها و پژوهشگاهها در شرایطی که معمولا جهان تحت سیطره ICT و دیجیتالیسم را به یک دهکده تشبیه می کنیم، جزو واجبات است. ما قادر نیستیم به سبک جزيره‌ای به زندگی خود ادامه دهیم، امروز بر خلاف سده های قبل، همه مردم جهان در یک کشتی بزرگ سوار شده اند و سرنوشتشان به هم پیوند خورده است. در قضیه تلخ و خسارت بار کرونا، این به هم پیوستگی جهانی را به خوبی درک کردیم. چنانچه اکنون یک خطری مثلا در نقطه‌ای در قاره آمریکا یا شمال آسیا و جنوب شرق آسیا واقع شود، کانه این خطر برای ما نیز واقع شده است. در این شرایط، همه کشورها باید در عرصه علم و فناوری با یکدیگر همکاری کنند. این نکته را توجه کنیم که همکاری ها فقط منحصر به علوم‌ پایه، فنی و مهندسی و علوم‌ پزشکی نیست. امروز نیازهای جهانی در زمینه همکاری در علوم انسانی هم زیاد شده است. درست است که ما با دیگران از حیث جهان بینی تفاوت داریم اما این تفاوت، مانع از همکاری در جهت توسعه امور انسانی و رفع خطرات اجتماعی مشترک در جهان نمی شود. اتفاقا ما در علوم انسانی حرف های قابل توجهی با جهان بینی خودمان برای دنیا داریم.

سئوال : پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری که عهده دار مسئولیت بسیار مهم دبیرخانه دائمی جشنواره بین‌المللی فارابی است، خودش چقدر در موضوع تحول در علوم انسانی پیشتاز است؟

پاسخ : افتخار دارم عرض کنم طی یکسال و نیم اخیر، اتفاقات بزرگی در موسسه سابق مطالعات فرهنگی و اجتماعی که خوشبختانه با همکاری معاونین محترم وزارت علوم اخیرا به پژوهشگاهی با عنوان پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی تبدیل شد، ظهور و بروز یافته است. به لطف الهی، در این پژوهشگاه، هفته ای نیست که شاهد یک رویداد علمی بزرگ و اثر بخش نباشیم. خیلی از اساتید به من می گویند امروز پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم برای مراکز تحقیقاتی کشور الگوبخش است و فضای علوم‌ انسانی در کشور را به ویژه در عرصه آزاداندیشی، نقد و گفتگوی علمی رونق داده است.

سئوال : اگر قرار باشد نقش جشنواره بین المللی فارابی در تحول و پیشرفت علوم انسانی را توصیف کنید، این نقش ها چه خواهند بود؟

پاسخ : این جشنواره معتبرترین جشنواره علوم انسانی و اسلامی است.
بدون اغراق جشنواره بین‌المللی فارابی در گسترش ظرفیت های علمی و تحقیقی در علوم انسانی و در بالا بردن تراز تحقیقات در این ساحت اثرگذار است. خوشبختانه، هر سال هم‌ جشنواره نسبت به قبل رشد ساختاری و کیفی دارد. البته همکاری و مشارکت مجدانه و اثرگذار معاونت پژوهشی در وزارت علوم، معاونت علمی و فناوری و نیز بنیاد ملی نخبگان را نمی توان نادیده گرفت. امسال نیز مانند سال قبل، حمایت از برگزیدگان جشنواره افزایش ملموسی یافته است. جدای از خدمات تازه‌ای که بنیاد ملی نخبگان اعطا می کند، خوشبختانه معاونت پژوهشی وزارت علوم‌ نیز از چهاردهمین جشنواره به بعد، به نفرات اول و دوم جشنواره در تمامی ۱۶ رشته، گرنتی به مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان جهت تکمیل پروژه تحقیقی آنها اختصاص می دهد.

*محل انتشار : روزنامه ایران، ۱۹ تیرماه ۱۴۰۲، ویژه نامه چهاردهمین جشنواره بین‌المللی فارابی

https://r-gholami.ir/?p=3220